گنجور

شمارهٔ ۴۸۸

دل حزین عجبی نیست کز نوا افتد
اگر شکسته شود، کوه از صدا افتد
بهانه جوست خطر در قلمرو دل ها
شود شکسته گر آیینه، از صفا افتد
خدا به راه تو ننماید آنکه چون موسی
شکستگان ترا کار با عصا افتد
هزار ساله رهم دور شد ز یک تقصیر
رود چو پای کس از پیش، بر قفا افتد
عزیمت سفر، آواره ی محبت را
چو سیر تیر هوایی ست، تا کجا افتد
به فکر وصل تو شد صرف، حاصل عمرم
چو مفلسی که به سودای کیمیا افتد
سلیم، یار سفر کرد و غیر می آید
بلاست کار چو برعکس مدعا افتد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل حزین عجبی نیست کز نوا افتد
اگر شکسته شود، کوه از صدا افتد
هوش مصنوعی: دل شکسته و غمگین چیز عجیبی نیست، چرا که اگر صدایی بشنود، ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد؛ مانند کوه که به خاطر صدای بزرگ، بلندی‌اش را فراموش می‌کند.
بهانه جوست خطر در قلمرو دل ها
شود شکسته گر آیینه، از صفا افتد
هوش مصنوعی: اگر به دنبال بهانه‌ای باشیم، ممکن است که در دنیای احساسات و دل‌ها آسیب ببینیم؛ زیرا اگر آئینه‌ای بشکند، صفای آن از بین می‌رود.
خدا به راه تو ننماید آنکه چون موسی
شکستگان ترا کار با عصا افتد
هوش مصنوعی: خداوند به کسی که مانند موسی در برابر مشکلات ناتوان است، راهی نشان نخواهد داد؛ چرا که کار تو با دستان خودت انجام می‌شود.
هزار ساله رهم دور شد ز یک تقصیر
رود چو پای کس از پیش، بر قفا افتد
هوش مصنوعی: پس از یک اشتباه کوچک، هزار سال از زندگی‌ام را دور کرده‌ام؛ مانند کسی که وقتی از جلو می‌رود، به یکباره به عقب می‌افتد.
عزیمت سفر، آواره ی محبت را
چو سیر تیر هوایی ست، تا کجا افتد
هوش مصنوعی: سفر کردن برای کسی که عاشق است، مانند پرتاب تیر در آسمان است؛ نمی‌دانیم این تیر تا کجا خواهد رفت.
به فکر وصل تو شد صرف، حاصل عمرم
چو مفلسی که به سودای کیمیا افتد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که من تمام عمرم را به امید به دست آوردن اتصال و نزدیکی با تو گذرانده‌ام، مانند فردی که برای رسیدن به ثروت و سعادت، به دنبال یک ماده قیمتی و نادر می‌باشد، اما در واقعیت، من در وضعیتی دشوار و بی‌پولی قرار دارم.
سلیم، یار سفر کرد و غیر می آید
بلاست کار چو برعکس مدعا افتد
هوش مصنوعی: سلیم، دوست با سفر رفت و هر چیزی غیر از آن برایش دردسرساز است وقتی که اوضاع بر خلاف انتظار پیش برود.