شمارهٔ ۴۸۷
دارم دلی که پای ز هر گلشنی کشید
هر کس گلابی از گل و او دامنی کشید
از داغ های سینه، فغان شکستگان
هردم چو بانگ نی سری از روزنی کشید
در راه شوق، بار تعلق وبال توست
عیسی شنیده ای که چه از سوزنی کشید
از کشتگان لاله، چمن بوی خون گرفت
زان توسن بنفشه سر و گردنی کشید
ضعفم سلیم از طلب کام بازداشت
مور شکسته، پای ز هر خرمنی کشید
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دارم دلی که پای ز هر گلشنی کشید
هر کس گلابی از گل و او دامنی کشید
هوش مصنوعی: دل من مانند دلی است که هرکس با خودش گلابی از گلها میبرد، اما من در این میان فقط دامن زیبای آن گلها را در دست دارم. یعنی من از زیبایی و خوشبوئی آن گلها بهرهمند نیستم و تنها دلتنگی و حسرت آنها را با خود دارم.
از داغ های سینه، فغان شکستگان
هردم چو بانگ نی سری از روزنی کشید
هوش مصنوعی: از درد و رنجی که در دل داریم، صدای نالههای کسانی که زخم خوردهاند، هر لحظه مثل صدای نی از روزنهای به گوش میرسد.
در راه شوق، بار تعلق وبال توست
عیسی شنیده ای که چه از سوزنی کشید
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، وابستگیها و دلنگرانیها سنگینی میکند. آیا شنیدهای که چه بر سر دل شکستهای میآید؟
از کشتگان لاله، چمن بوی خون گرفت
زان توسن بنفشه سر و گردنی کشید
هوش مصنوعی: از کشتهشدگان گل لاله، عطر خون در دشت پخش شد و اسب بنفشه، سر و گردنش را بالا آورد.
ضعفم سلیم از طلب کام بازداشت
مور شکسته، پای ز هر خرمنی کشید
هوش مصنوعی: ناتوانی من از درخواست خواستههایم جلوگیری کرد، مانند موری که با پای شکسته از هر انبوهی دوری جسته است.

سلیم تهرانی