شمارهٔ ۴۷۷
نوبهار آمد که روی باغ را گلگون کند
سوز را در رقص آرد، بید را مجنون کند
کرد ظاهر غنچه ی گل را بهار از شاخسار
همچو طوطی کز قفس منقار را بیرون کند
ضعف ما از قوت عشق است، کو صاحبدلی
تا چو مو باریک گردد فکر این مضمون کند
در گلستانی که چون من بلبلی شد نغمه ساز
باغبان را زاغ اگر چشمش بود، بیرون کند
صد خیابان سرو، یک دم می شود موزون سلیم
باغبان گر می تواند مصرعی موزون کند
شمارهٔ ۴۷۶: خون بی تابان به محشر نیست بی گفت و شنیدشمارهٔ ۴۷۸: چه غم دارد مرا از خویش اگر محروم میسازد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نوبهار آمد که روی باغ را گلگون کند
سوز را در رقص آرد، بید را مجنون کند
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده تا زیبایی باغ را با گلها آرایش کند و سرما را به رقص درآورد و درخت بید را به دیوانگی وادارد.
کرد ظاهر غنچه ی گل را بهار از شاخسار
همچو طوطی کز قفس منقار را بیرون کند
هوش مصنوعی: بهار با زیبایی خود، غنچههای گل را از شاخهها بیرون میآورد، مثل طوطی که از قفس خارج میشود و منقار خود را آزاد میکند.
ضعف ما از قوت عشق است، کو صاحبدلی
تا چو مو باریک گردد فکر این مضمون کند
هوش مصنوعی: ضعف و ناتوانی ما ناشی از شدت عشق است. آیا کسی هست که دلش توانایی داشته باشد تا مانند مو، به دقت و ریزبینی به این مفهوم بپردازد؟
در گلستانی که چون من بلبلی شد نغمه ساز
باغبان را زاغ اگر چشمش بود، بیرون کند
هوش مصنوعی: در باغی که من مانند بلبل آواز میخوانم، اگر باغبان نگاهی به زاغ بکند، او را از باغ خارج میکند.
صد خیابان سرو، یک دم می شود موزون سلیم
باغبان گر می تواند مصرعی موزون کند
هوش مصنوعی: بسیاری از خیابانها مانند درختان سرو هستند که با هماهنگی و زیبایی در کنار هم قرار گرفتهاند. اگر باغبان توانایی داشته باشد، میتواند به این فضای زیبا کلامی شاعرانه ببخشد و آن را به صورت موزونی درآورد.

سلیم تهرانی