شمارهٔ ۴۷۶
خون بی تابان به محشر نیست بی گفت و شنید
کشتن سیماب، دارد دعوی خون شهید
گر نباشد تیر او در سینه، نگشاید دلم
نسبت پیکان او با دل چو قفل است و کلید
در میان پیرهن دارد میان نازکی
همچو مو باریک و همچون تار پیراهن سفید
بخل در خوان کریمان نیست، از کم قسمتی ست
کز گلوی خویش، ماهی آب دریا را برید
در سفر دایم عزیزی هست این گلزار را
بلبل از پرواز اگر بنشست، رنگ گل پرید
کار ما افتاد با سبزان هندستان سلیم
کیسهٔ دل را تهی کردیم از سرخ و سفید
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خون بی تابان به محشر نیست بی گفت و شنید
کشتن سیماب، دارد دعوی خون شهید
هوش مصنوعی: خون کسانی که در انتظار عدالت هستند در روز قیامت بیحرف و سخن نیست. کشتن افراد با روح پرشور و شکننده، خود ادعایی در مورد خون شهیدان دارد.
گر نباشد تیر او در سینه، نگشاید دلم
نسبت پیکان او با دل چو قفل است و کلید
هوش مصنوعی: اگر تیر محبت او در قلبم نباشد، دلم به هیچ وجه نمیتواند در برابر پیکان عشقی که او میفرستد، باز شود. دل من مانند قفلی است که فقط با کلید محبت او باز میشود.
در میان پیرهن دارد میان نازکی
همچو مو باریک و همچون تار پیراهن سفید
هوش مصنوعی: در پیراهن، جایی باریک و نازک وجود دارد که شبیه به یک تار یا مو است و رنگش سفید است.
بخل در خوان کریمان نیست، از کم قسمتی ست
کز گلوی خویش، ماهی آب دریا را برید
هوش مصنوعی: بخل و خودداری در بخشش و مهمانی افراد بخشنده و کریم جایی ندارد. اگر فردی بخیل باشد، این به دلیل نادانی یا کمبود روحیه است، نه به دلیل کمبود منابع یا امکانات.
در سفر دایم عزیزی هست این گلزار را
بلبل از پرواز اگر بنشست، رنگ گل پرید
هوش مصنوعی: در این باغ همیشه یک خوشبختی وجود دارد. اگر بلبل از پروازش بازبایستد، رنگ و رو و زیبایی گلها از بین میرود.
کار ما افتاد با سبزان هندستان سلیم
کیسهٔ دل را تهی کردیم از سرخ و سفید
هوش مصنوعی: ما در کار خود به کمک سبزان هندستان نیاز پیدا کردیم و برای رسیدن به هدفمان، احساسات و خواستههایمان را کنار گذاشتیم و از چیزهای فانی و دنیوی گذشتیم.

سلیم تهرانی