شمارهٔ ۴۵۶
ز می به آب فتادن مرا زیان دارد
شکسته رنگی من بار زعفران دارد
بهار آمد و بی گل شراب نتوان خورد
کلید میکده را نیز باغبان دارد
بود به قصد دلم زلف صیدبند ترا
ز شانه ترکش تیری که در میان دارد
جهان خراب شود گر سری زنم به زمین
جفای چرخ مرا بس که سرگران دارد!
هوای نفس کزو جغد خسته می نالد
هما هم از اثرش درد استخوان دارد
غریب جانوری همچو من ندیده کسی
سلیم گر همه عنقاست، آشیان دارد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز می به آب فتادن مرا زیان دارد
شکسته رنگی من بار زعفران دارد
هوش مصنوعی: اگر من از می (شراب) به آب بیفتم، ضرر زیادی برایم دارد؛ زیرا رنگ شکستهام هم همچون زعفران، ارزشمند است.
بهار آمد و بی گل شراب نتوان خورد
کلید میکده را نیز باغبان دارد
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و بدون گل نمیتوان از شراب لذت برد، همچنین باغبان هم کلید میکده را در دست دارد.
بود به قصد دلم زلف صیدبند ترا
ز شانه ترکش تیری که در میان دارد
هوش مصنوعی: موهای تو که همچون دام دل من را در بر گرفته، به گونهای است که مانند تیر از کمان بر روی شانهات قرار دارد.
جهان خراب شود گر سری زنم به زمین
جفای چرخ مرا بس که سرگران دارد!
هوش مصنوعی: اگر زمین را به سر بکوبم، دنیا نابود خواهد شد، زیرا بیوفایی و ظلم زمانه به من آنقدر درد و رنج داده که دیگر تحملش را ندارم!
هوای نفس کزو جغد خسته می نالد
هما هم از اثرش درد استخوان دارد
هوش مصنوعی: خواستههای نفسانی چنان قدرت دارند که حتی جغدی خسته از آن شکایت میکند و پرندهای دیگر (هما) هم به خاطر آن درد وجودش را حس میکند.
غریب جانوری همچو من ندیده کسی
سلیم گر همه عنقاست، آشیان دارد
هوش مصنوعی: هیچکس جانوری عجیب و غریبی مانند من را ندیده است. اگرچه همه میگویند که عنقا (پرندهای افسانهای) وجود دارد، اما او نیز آشیان دارد.

سلیم تهرانی