گنجور

شمارهٔ ۴۵۴

عاشق پرشِکوه خاموش از تغافل می‌شود
طوطی از آیینه چون رو دید، بلبل می‌شود
فارغ از زخم خس و خاریم کز فیض چمن
دامنت ما خود به خود چون غنچه پر گل می‌شود
دست و پایی زن، که نبود در شمار زندگان
هرکه چون من نقش دیوار توکل می‌شود
حاصل سرمایهٔ خاشاک معلوم است چیست
در گلستانی که سودا با زر گل می‌شود
عاشقان دارند غوغا در شهادتگاه عشق
فتنه‌ها در خیل شاهان بر سر پل می‌شود
بعد مردن، از پریشانی به خاک من سلیم
تخم هر گل را که افشانند، سنبل می‌شود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشق پرشِکوه خاموش از تغافل می‌شود
طوطی از آیینه چون رو دید، بلبل می‌شود
هوش مصنوعی: عاشق با سکوت و درون‌نگری خود به زیبایی‌های عشق پی می‌برد، همان‌طور که طوطی وقتی خود را در آینه می‌بیند، متوجه می‌شود و بلبل هم به شوق و شادی می‌آید.
فارغ از زخم خس و خاریم کز فیض چمن
دامنت ما خود به خود چون غنچه پر گل می‌شود
هوش مصنوعی: ما از آسیب‌های دنیا و ناخوشی‌هایی که به ما می‌رسد، بی‌خبر و دور هستیم. چون از نعمت‌های طبیعت و زیبایی‌های آن بهره‌مند می‌شویم، به طور طبیعی و خودبه‌خود همچون غنچه‌ای که پر از گل شده، شکوفا و زیبا می‌شویم.
دست و پایی زن، که نبود در شمار زندگان
هرکه چون من نقش دیوار توکل می‌شود
هوش مصنوعی: زنی که دست و پا ندارد، در شمار زندگان نیست. هرکسی که مانند من به دیوار توکل کند، به نوعی تبدیل به بخشی از آن می‌شود.
حاصل سرمایهٔ خاشاک معلوم است چیست
در گلستانی که سودا با زر گل می‌شود
هوش مصنوعی: در باغی که طلا و ارزش‌های واقعی در آن حاکم باشد، نتیجهٔ سرمایه‌گذاری بر چیزهای بی‌ارزش و کم‌نقش مشخص است.
عاشقان دارند غوغا در شهادتگاه عشق
فتنه‌ها در خیل شاهان بر سر پل می‌شود
هوش مصنوعی: عاشقان در مکان مقدس عشق بسیار شور و هیجان دارند و در میان جمعیت پادشاهان، جنگ و جدل به وجود می‌آید.
بعد مردن، از پریشانی به خاک من سلیم
تخم هر گل را که افشانند، سنبل می‌شود
هوش مصنوعی: بعد از مرگ، وقتی که آرامش به خاک من می‌رسد و هر دانه گلی که به زمین بریزند، به سنبل تبدیل خواهد شد.