شمارهٔ ۴۵۳
بلبل ما ناله بر آهنگ غربت ساز کرد
باغ را چون بال خود برهم زد و پرواز کرد
یوسف من! چشم پیران نیست تنها بر رهت
شوق مکتوب تو طفلان را کبوترباز کرد!
مطرب مجلس به زور نغمه آخر سرمه را
همچو خاکستر زبون شعله ی آواز کرد
جوهر ذاتی ندارد احتیاج تربیت
صورت آیینه را نقاش کی پرداز کرد
دیده ی پوشیده چون بادام در باغ جهان
از غبار صبح و دود شام نتوان باز کرد
کی تسلی می شود از سیر هندستان سلیم
گر به جنت رفت، یاد گلشن شیراز کرد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بلبل ما ناله بر آهنگ غربت ساز کرد
باغ را چون بال خود برهم زد و پرواز کرد
هوش مصنوعی: بلبل ما با صدای دلنشین خود نوای غمناک غربت را به گوش باغ رساند و با تکان دادن بالهایش به سمت آسمان پرواز کرد.
یوسف من! چشم پیران نیست تنها بر رهت
شوق مکتوب تو طفلان را کبوترباز کرد!
هوش مصنوعی: ای یوسف من! تنها چشمهای پیران به راه تو نیست که به شوق تو به تماشای تو نشستهاند. بلکه کودکان هم به شوق تو، کبوتر بازی میکنند!
مطرب مجلس به زور نغمه آخر سرمه را
همچو خاکستر زبون شعله ی آواز کرد
هوش مصنوعی: موسیقیدان در مجلس با زور و فشار، قطعهی آخر را اجرا کرد و این نغمه را همچون خاکستر شعلهی آواز از بین برد.
جوهر ذاتی ندارد احتیاج تربیت
صورت آیینه را نقاش کی پرداز کرد
هوش مصنوعی: معنای این بیت به این صورت است که چیزهای اساسی و بنیادی به خودی خود خاصیت یا جوهر ندارند و برای شکلگیری و نمایان شدن نیاز به آموزش و پرورش دارند. مانند آینه که برای نشان دادن تصویر نیازمند هنری است که آن را نقاشی کند.
دیده ی پوشیده چون بادام در باغ جهان
از غبار صبح و دود شام نتوان باز کرد
هوش مصنوعی: چشمهای بسته مانند دانههای بادام در باغ هستی، به خاطر غبار صبح و دود شب نمیتوانند باز شوند.
کی تسلی می شود از سیر هندستان سلیم
گر به جنت رفت، یاد گلشن شیراز کرد
هوش مصنوعی: کی کسی آرامش و راحتی پیدا میکند از سفر به سرزمینهای دور و خوش آب و هوا، اگر کسی به بهشت هم برود، باز هم به یاد باغ گلشن شیراز خواهد بود.

سلیم تهرانی