شمارهٔ ۴۴
میدهد سیل سراغ ره ویرانهٔ ما
چون صدف در بغل موج بود خانهٔ ما
چوب گل بهر دوا در همه گلزار نماند
بلبلان را چه بلایی شده دیوانهٔ ما!
در میان دل و او نسبت نزدیکی هست
شمع از موم خود انگیخته پروانهٔ ما
بیقراران تو در خاک نگیرند آرام
در طلب توشه کش مور بود دانهٔ ما
چیست این مستی منصور، ندانیم سلیم
جرعهای بیش نخوردهست ز پیمانهٔ ما
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
میدهد سیل سراغ ره ویرانهٔ ما
چون صدف در بغل موج بود خانهٔ ما
هوش مصنوعی: سیل به سمت ویرانههای ما میآید، مانند اینکه خانه ما در آغوش موجها مانند صدفی است.
چوب گل بهر دوا در همه گلزار نماند
بلبلان را چه بلایی شده دیوانهٔ ما!
هوش مصنوعی: در باغ هیچ چوب گلی برای درمان باقی نمانده است، بلبلها را چه غمی رسیده که اینگونه دیوانهوار هستند!
در میان دل و او نسبت نزدیکی هست
شمع از موم خود انگیخته پروانهٔ ما
هوش مصنوعی: میان دل و او پیوند عمیقی وجود دارد، مانند شمعی که از موم خود شعلهور شده است و پروانهای که به سوی آن جذب میشود.
بیقراران تو در خاک نگیرند آرام
در طلب توشه کش مور بود دانهٔ ما
هوش مصنوعی: کسانی که در عشق تو بیقرارند، در این جهان آرام نمیگیرند. آنها در جستجوی تو هستند، حتی اگر مانند مورچهای زحمت بکشند تا دانهای پیدا کنند.
چیست این مستی منصور، ندانیم سلیم
جرعهای بیش نخوردهست ز پیمانهٔ ما
هوش مصنوعی: این حالت مستی منصور چیست، که ما نمیدانیم؟ سلیم تنها جرعهای از پیمانه ما نخورده است.