گنجور

شمارهٔ ۴۳۷

به عشق باده ز خون امید و بیم خورند
کباب پخته و خام از دل دو نیم خورند
به زور باده به مخمور می دهد ساقی
چو خستگان که دوا از کف حکیم خورند
کشیده اند صفی بیدلان عشق، ولی
شکست همچو گل و لاله از نسیم خورند
به کعبه باعث صد فیض گشت مستی ما
خوش آن شراب که در خانه ی کریم خورند
پیاله گیر چو آیی به بزم ما زاهد
حرام نیست شرابی که با سلیم خورند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به عشق باده ز خون امید و بیم خورند
کباب پخته و خام از دل دو نیم خورند
هوش مصنوعی: عشق باعث می‌شود که انسان‌ها در کنار شادی و غم زندگی، از لذت‌های دنیا بهره‌مند شوند. در این راه، آن‌ها هم از چیزهای آماده و هم از موارد ناپخته و خام استفاده می‌کنند.
به زور باده به مخمور می دهد ساقی
چو خستگان که دوا از کف حکیم خورند
هوش مصنوعی: ساقی به کسانی که خسته‌اند، به زور شراب می‌دهد، مانند افرادی که از حکیم دارو می‌خورند.
کشیده اند صفی بیدلان عشق، ولی
شکست همچو گل و لاله از نسیم خورند
هوش مصنوعی: بیدلان عشق به صف ایستاده‌اند، اما مانند گل و لاله که در برابر نسیم آسیب‌پذیرند، شکست می‌خورند.
به کعبه باعث صد فیض گشت مستی ما
خوش آن شراب که در خانه ی کریم خورند
هوش مصنوعی: مست بودن ما سبب شده تا فیض زیادی را دریافت کنیم، خوشا به حال شرابی که در خانه فرد بخشنده و بزرگوار نوشیده می‌شود.
پیاله گیر چو آیی به بزم ما زاهد
حرام نیست شرابی که با سلیم خورند
هوش مصنوعی: هرگاه که به مهمانی ما بیایی، ای زاهد، جای نگرانی نیست که شرابی که با انسان‌های پاک و درستکار نوشیده می‌شود، حرام نیست.