گنجور

شمارهٔ ۴۱

کند به راه تو پامال، آسمان ما را
حباب آبله ی پاست موج دریا را
هوای کعبه ی کوی تو مضطرب دارد
چو خیل مور سراسیمه، ریگ صحرا را
به گریه، دیده ای از دل کریم تر دارم
به خاک ریخته ابر آبروی دریا را
ز پای راهروان تو تا قیامت ماند
نشان آبله بر روی، سنگ سودا را
همین هما نخورد ز استخوان من روزی
که آب و دانه ز اشک من است عنقا را
تلاش آب بقا ای سکندر این همه چیست
نمی دهند به کس خود دوبار دنیا را
گریزپاست نشاط جهان، درین گلشن
ز دست خود نگذاری تذرو مینا را
برای فتنه جهان را بهانه بسیار است
نسیمی از پی طوفان بس است دریا را
صدا چگونه برآید، که این سیه چشمان
به سنگ سرمه شکستند شیشه ی ما را
سلیم، خوابت اگر شب نمی برد در عشق
چو شمع چرب کن از مغز سر، کف پا را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کند به راه تو پامال، آسمان ما را
حباب آبله ی پاست موج دریا را
هوش مصنوعی: به دلیل عشق و احساسی عمیق به تو، مشکلات و سختی‌ها برایم کوچک و ناچیز می‌شوند، مانند حباب‌های آب که در برابر امواج دریا قرار دارند.
هوای کعبه ی کوی تو مضطرب دارد
چو خیل مور سراسیمه، ریگ صحرا را
هوش مصنوعی: آسمان و زمین در حالتی نگران و آشفته‌اند، همچون گروهی از مورچگان که به‌هم ریخته و در حال حرکتند، در این بیابان پر از شن و خاک.
به گریه، دیده ای از دل کریم تر دارم
به خاک ریخته ابر آبروی دریا را
هوش مصنوعی: من با اشک‌های خود، از دل بخشنده‌ای که دارم، بر زمین سایه‌ای از آبروی دریا را ریخته‌ام.
ز پای راهروان تو تا قیامت ماند
نشان آبله بر روی، سنگ سودا را
هوش مصنوعی: این بیت به جاودانگی و اثرپذیری نشانه‌ها اشاره دارد. به این معنی که آثار و نشانه‌های افرادی که در زندگی از خود ردپایی باقی می‌گذارند، حتی پس از سال‌ها و در گذر زمان، هنوز قابل مشاهده و قابل درک هستند. این نشان‌ها به نوعی به یادآورنده تلاش‌ها و تجربیات آنها در زندگی است.
همین هما نخورد ز استخوان من روزی
که آب و دانه ز اشک من است عنقا را
هوش مصنوعی: در روزی که اشک‌هایم به جای آب و دانه برای پرنده mythical مثل عنقا وجود دارد، همین هما (پرنده‌ای افسانه‌ای) از استخوان‌های من تغذیه کرد.
تلاش آب بقا ای سکندر این همه چیست
نمی دهند به کس خود دوبار دنیا را
هوش مصنوعی: سکندر، تلاش و کوشش برای ادامه حیات و بقا به چه معناست؟ چرا که دنیا هرگز به کسی دو بار فرصتی نمی‌دهد.
گریزپاست نشاط جهان، درین گلشن
ز دست خود نگذاری تذرو مینا را
هوش مصنوعی: نشاط و شادابی زندگی مانند یک موجود فراری است که در این باغ رنگارنگ، تو نباید فرصت لذت بردن از زیبایی‌ها و خوشی‌ها را از دست بدهی.
برای فتنه جهان را بهانه بسیار است
نسیمی از پی طوفان بس است دریا را
هوش مصنوعی: برای ایجاد ناآرامی و آشوب در دنیا، بهانه‌های زیادی وجود دارد، همان‌طور که یک نسیم ملایم پس از طوفانی بزرگ کافی است تا دریا را به خروش درآورد.
صدا چگونه برآید، که این سیه چشمان
به سنگ سرمه شکستند شیشه ی ما را
هوش مصنوعی: چگونه می‌توان صدایی از دل برآورد که این چشمان سیاه، شیشه قلب ما را شکسته‌اند؟
سلیم، خوابت اگر شب نمی برد در عشق
چو شمع چرب کن از مغز سر، کف پا را
هوش مصنوعی: اگر خواب شب تو را نمی‌برد، در عشق مثل شمع، از وجودت برای نشان دادن خودت استفاده کن و پاهای خود را نرم و لیز کن.