گنجور

شمارهٔ ۴۰۴

جا به هر دل که گرفت او، دگر از جا نرود
عکسش از آینه چون صورت دیبا نرود
با حریفان ز تو عیب است سواری کردن
به که آهوی حرم جانب صحرا نرود
در سرایی که تویی، گر همه محشر خیزد
طفل از خانه برون بهر تماشا نرود
نیست ممکن که صبا پیش مقیمان چمن
نام کویت چو برد، بوی گل از جا نرود
جلوه ای کز قد او دیده ای امروز سلیم
نیست ممکن که دماغ تو به بالا نرود

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جا به هر دل که گرفت او، دگر از جا نرود
عکسش از آینه چون صورت دیبا نرود
هوش مصنوعی: هر جا که انسان دلگیر شود و عشق جا بگیرد، عشق مانند تصویر زیبایی که در آینه می‌افتد، دیگر از دل خارج نخواهد شد و همیشه در خاطر باقی می‌ماند.
با حریفان ز تو عیب است سواری کردن
به که آهوی حرم جانب صحرا نرود
هوش مصنوعی: بهتر است که با دشمنان مبادا درگیر شوی و جست و خیز کنی، زیرا بهتر است که آهوی معبد به دشت نرود تا با حریفان سر و کار داشته باشی.
در سرایی که تویی، گر همه محشر خیزد
طفل از خانه برون بهر تماشا نرود
هوش مصنوعی: در جایی که تو هستی، حتی اگر همه دنیا هم به هم بریزد، کودک از خانه بیرون نمی‌رود تا تماشا کند.
نیست ممکن که صبا پیش مقیمان چمن
نام کویت چو برد، بوی گل از جا نرود
هوش مصنوعی: نمی‌شود که نسیم در کنار ساکنان باغ، نام کوی تو را بیاورد و بوی گل از آن جا برود.
جلوه ای کز قد او دیده ای امروز سلیم
نیست ممکن که دماغ تو به بالا نرود
هوش مصنوعی: امروز زیبایی و جذابیتی که از قد و قواره او به چشم می‌خورد، به قدری شگفت‌انگیز است که نمی‌توان انتظار داشت که تو تحت تأثیر آن قرار نگیری و حس زیبایی را در خودت تجربه نکنی.