شمارهٔ ۴۰۵
با لطف ساعدت ید بیضا نمیرسد
پیش لبت سخن به مسیحا نمیرسد
پای برهنه، گرم سراغم که شعله را
از خار زحمتی به کف پا نمیرسد
دایم شریک عشرت این باغ بودهایم
گلشن کنون به بلبل تنها نمیرسد
ما را ز عیش نیست نصیبی که دست ما
از کوتهی به گردن مینا نمیرسد
خاک ار شویم در ره شوق تو چون سلیم
گردی ز ما به دامن صحرا نمیرسد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با لطف ساعدت ید بیضا نمیرسد
پیش لبت سخن به مسیحا نمیرسد
هوش مصنوعی: با حسن دست تو، معجزهی موسی هم به گرد پای لب تو نمیرسد و سخنان عیسی هم به اندازهی کلام تو نمیتواند اثرگذار باشد.
پای برهنه، گرم سراغم که شعله را
از خار زحمتی به کف پا نمیرسد
هوش مصنوعی: پای برهنهام به دنبال یاد تو هستم، اما شعلههای آتش، از عذاب و زحمتی که به پایم میرسد، خبری ندارند.
دایم شریک عشرت این باغ بودهایم
گلشن کنون به بلبل تنها نمیرسد
هوش مصنوعی: ما همیشه در لذت و خوشی این باغ شریک بودهایم، اما اکنون دیگر این گلشن به تنها بلبل دسترسی ندارد.
ما را ز عیش نیست نصیبی که دست ما
از کوتهی به گردن مینا نمیرسد
هوش مصنوعی: ما به خوشی و لذت دسترسی نداریم، چون به خاطر کوتاهی دستمان، نمیتوانیم به گردن مینا برسیم.
خاک ار شویم در ره شوق تو چون سلیم
گردی ز ما به دامن صحرا نمیرسد
هوش مصنوعی: اگر ما در مسیر عشق تو به خاک تبدیل شویم، چون سلیم، دیگر از دامن صحرا به ما نمیرسد.

سلیم تهرانی