شمارهٔ ۳۸۵
نه همین از تو مرا گرد غم از سینه رود
از تماشای تو زنگ از دل آیینه رود
رشکم آید به گدایی که به دریوزه ی می
بر در میکده ها در شب آدینه رود
گر در آتش فکنم همنفسان، ممکن نیست
که مرا داغ می از خرقه ی پشمینه رود
طور از شعله ی دیدار تو همچون طفلان
پی آتش به در خانه ی آیینه رود
غیر را مصلحتی هست ز دیوان سلیم
دزد، کی بهر تماشا سوی گنجینه رود؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نه همین از تو مرا گرد غم از سینه رود
از تماشای تو زنگ از دل آیینه رود
هوش مصنوعی: غمی که از دیدن تو در دل دارم، به سادگی از بین نمیرود؛ بلکه با تماشای تو، همچون زنگار از روی آیینه، از دل من پاک میشود.
رشکم آید به گدایی که به دریوزه ی می
بر در میکده ها در شب آدینه رود
هوش مصنوعی: به من حسودی میشود به آن گدای بینوا که در شبهای جمعه به سمت میکدهها میرود تا از می لذت ببرد.
گر در آتش فکنم همنفسان، ممکن نیست
که مرا داغ می از خرقه ی پشمینه رود
هوش مصنوعی: اگرچه دوستانم را به آتش بیفکنم، اما باز هم نمیتوانند مرا بسوزانند و اثر آتش بر من نخواهد ماند.
طور از شعله ی دیدار تو همچون طفلان
پی آتش به در خانه ی آیینه رود
هوش مصنوعی: چشم انتظار زیبایی تو، همچون کودکانی که به دنبال آتش میگردند، به سوی آینه میآیند.
غیر را مصلحتی هست ز دیوان سلیم
دزد، کی بهر تماشا سوی گنجینه رود؟
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره میشود که افراد معمولاً به دلایل خاصی به سوی گنجینهها و منابع ارزشمند نمیروند، مگر اینکه منافع و مصلحتی داشته باشند. یعنی تنها در صورتی که از یک موقعیت سود ببرند، به دنبال آن میروند و در غیر این صورت، توجهی به آن ندارند.

سلیم تهرانی