شمارهٔ ۳۷۷
قاصد، دیگر به تو کم میرسد
نامه به مرغان حرم میرسد
هر سخنانی که مرا در دل است
بعضی از آنها به قلم میرسد
در ره شوقت ز پی رهروان
نقش قدم در دو قدم میرسد
ما و سفالین قدح خویشتن
دست که بر ساغر جم میرسد؟
جام می محفل خونیندلان
ز آبلهٔ دست، به هم میرسد
دست شهان چون ز کرم کوته است
دست که دیگر به کرم میرسد؟
دست به یاران نرسد گر سلیم
ما و ترا دست به هم میرسد
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قاصد، دیگر به تو کم میرسد
نامه به مرغان حرم میرسد
هوش مصنوعی: پیامرسان دیگر به تو دسترسی ندارد و نامهات به پرندگان حرم میرسد.
هر سخنانی که مرا در دل است
بعضی از آنها به قلم میرسد
هوش مصنوعی: هر آنچه در دل دارم، فقط برخی از آنها موفق میشوند به نوشتار تبدیل شوند.
در ره شوقت ز پی رهروان
نقش قدم در دو قدم میرسد
هوش مصنوعی: در مسیر عشق تو، مهرههای در این راه با قدمهای خود به فاصلهای نزدیک میشوند.
ما و سفالین قدح خویشتن
دست که بر ساغر جم میرسد؟
هوش مصنوعی: ما و ظرفهای سفالی که خودمان ساختهایم، کدام یک از ما میتواند دستش را به جام شراب جمشید برساند؟
جام می محفل خونیندلان
ز آبلهٔ دست، به هم میرسد
هوش مصنوعی: جامی که در جمع عاشقان و دلشکستگان پر از درد و رنج است، از زخمهای عمیق زندگی به یکدیگر پیوسته و ارتباط برقرار میکند.
دست شهان چون ز کرم کوته است
دست که دیگر به کرم میرسد؟
هوش مصنوعی: دست کسانی که در قدرت هستند به دلیل ویژگیهای خودشان کوتاه و ناتوان است؛ بنابراین، دیگران نمیتوانند از آنها به خوبی بهرهمند شوند یا امیدی به کمک و لطف آنها داشته باشند.
دست به یاران نرسد گر سلیم
ما و ترا دست به هم میرسد
هوش مصنوعی: اگر دست ما به یاران نرسد، اما با تو در حالتی پاک و صاف، دستهایمان به هم میرسد.