شمارهٔ ۳۷۲
آمد دی و ز میکده ها شور شد بلند
شب های عیش چون مژه ی حور شد بلند
ساقی گشود تا سر خم را، چو لاله زار
چندین هزار کاسه ی مخمور شد بلند
هر ناخنی که مطرب مجلسی به تار زد
فریاد ما ز پرده ی طنبور شد بلند
بدخواه کس نه ایم، به نوعی که سوختیم
دودی اگر ز خانه ی زنبور شد بلند
ما را ازان به وادی حیرت چه فایده
دستی چو گردباد گر از دور شد بلند
گل همچو غنچه سر به گریبان خویش برد
بر چوب دار تا سر منصور شد بلند
هر گه خیال روی تو در خاطرم گذشت
از فرق، همچو شمع مرا نور شد بلند
آمد به رقص شوق، زلیخا چو رهزنان
هر گاه گرد قافله از دور شد بلند
عشق آتش است و عقل حصاری بود سلیم
کز موم همچو خانه ی زنبور شد بلند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آمد دی و ز میکده ها شور شد بلند
شب های عیش چون مژه ی حور شد بلند
هوش مصنوعی: دی آمد و از میکدهها سر و صدا بلند شد، شبهای خوشی مانند مژههای حور بلند و شاداب شدند.
ساقی گشود تا سر خم را، چو لاله زار
چندین هزار کاسه ی مخمور شد بلند
هوش مصنوعی: ساقی، زمانیکه درب خم را باز کرد، مانند لالهزاری پر از هزاران کاسه، همه پر از شراب و مستی شدند.
هر ناخنی که مطرب مجلسی به تار زد
فریاد ما ز پرده ی طنبور شد بلند
هوش مصنوعی: هر بار که انگشت نوازنده روی تار ساز میچرخد، صدای ما از پشت پرده طنبور به گوش میرسد و بلند میشود.
بدخواه کس نه ایم، به نوعی که سوختیم
دودی اگر ز خانه ی زنبور شد بلند
هوش مصنوعی: ما دشمن کسی نیستیم، اما اگر آه یا دودی از آتش دل ما بلند شود، ممکن است از نیش زنبور ناشی باشد.
ما را ازان به وادی حیرت چه فایده
دستی چو گردباد گر از دور شد بلند
هوش مصنوعی: بیت اشاره به این دارد که اگر دستاوردها و موفقیتها از دور به ما برسند و فقط در خیال باشند، برای ما فایدهای نخواهند داشت. در واقع، دستاوردهایی که در عمل به دست نیامدهاند و فقط در تصور وجود دارند، ما را به جایی نمیرسانند و تنها ما را در حیرت و سردرگمی باقی میگذارند.
گل همچو غنچه سر به گریبان خویش برد
بر چوب دار تا سر منصور شد بلند
هوش مصنوعی: گل مانند یک غنچه، سرش را به سوی خود بُرد و بر چوب دار قرار گرفت تا به اندازه منصور، همچون او، بلند و برجسته شود.
هر گه خیال روی تو در خاطرم گذشت
از فرق، همچو شمع مرا نور شد بلند
هوش مصنوعی: هر بار که به یاد چهرهات میافتم، مانند شمعی که روشن میشود، نور وجودم را افزایش میدهد.
آمد به رقص شوق، زلیخا چو رهزنان
هر گاه گرد قافله از دور شد بلند
هوش مصنوعی: زلیخا با شادی به رقص درآمد، مانند دزدان که وقتی قافله از دور دور میشود، بلند و آزادانه میرقصند.
عشق آتش است و عقل حصاری بود سلیم
کز موم همچو خانه ی زنبور شد بلند
هوش مصنوعی: عشق مانند آتش است که شعلهور و پرهیجان است، در حالی که عقل به عنوان حفاظی آرامشبخش و محکم عمل میکند. اما در نهایت عشق آنقدر قوی است که میتواند عقل را به چالش بکشد و اوضاع را دگرگون کند، به گونهای که مانند خانهای پر از زنبور، پر از فعالیت و جنب و جوش میشود.