گنجور

شمارهٔ ۳۷۰

ای نهاده حسن را برطاق از ابروی بلند
بسته دست عالمی را با دو گیسوی بلند
جذبه ی کوی خراباتم اگر گشتی رفیق
چون کبوتر می زدم از کعبه یاهوی بلند
گفتگوی زلف او ای دل چو خواهی سر کنی
نام بردن احتیاجی نیست: هندوی بلند!
بی نصیبم کرده همت از مراد روزگار
در کمندم کوتهی آمد ز بازوی بلند
حاصل دنیا به همت درنیامیزد سلیم
می رود آب روان دشوار در جوی بلند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای نهاده حسن را برطاق از ابروی بلند
بسته دست عالمی را با دو گیسوی بلند
هوش مصنوعی: تو زیبایی را مانند یک تابلو برفراز قرار داده‌ای و ابروی بلندت همچون قوسی، دستان جهانی را با دو گیسوی بلندت به بند کشیده است.
جذبه ی کوی خراباتم اگر گشتی رفیق
چون کبوتر می زدم از کعبه یاهوی بلند
هوش مصنوعی: اگر جذب فضای خراباتی شوم، مانند کبوترانی که از بلندی به کعبه پرواز می‌کنند، با شوق و عشق می‌زنم.
گفتگوی زلف او ای دل چو خواهی سر کنی
نام بردن احتیاجی نیست: هندوی بلند!
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی از زلف او سخن بگویی، نیازی به نام بردن نیست، ای دل! خود او به اندازه‌ای زیبا و جذاب است که بی‌نیاز از توصیف است.
بی نصیبم کرده همت از مراد روزگار
در کمندم کوتهی آمد ز بازوی بلند
هوش مصنوعی: همت و تلاش من مرا از رسیدن به آرزوهای زندگی بازداشته است. انگار قدرت و اراده‌ام در برابر عظمت مشکلات کوتاه آمده و من در دام این مشکلات گرفتار شده‌ام.
حاصل دنیا به همت درنیامیزد سلیم
می رود آب روان دشوار در جوی بلند
هوش مصنوعی: آدم‌های خوب و راست‌گو به راحتی موفق نمی‌شوند و برای رسیدن به خواسته‌هایشان باید سخت تلاش کنند. در حالی که مثل آب جاری که به سادگی از مسیر خود عبور می‌کند، مشکلی برای او وجود ندارد.