گنجور

شمارهٔ ۳۶۲

عمرها رفت و نشد نام زلیخایی بلند
یوسفی کو تا شود در مصر غوغایی بلند
جان فشانی در هوای سروقد او خوش است
خاک اگر بر سر کند کس، باری از جایی بلند
بی نیازی بین که گر صد خلد از پیشم گذشت
گردنم هرگز نشد بهر تماشایی بلند
هر طرف دیوانه ای زنجیر خود را بگسلد
گر چو ماه نو کند ابرو به ایمایی بلند
مردم از سرگشتگی در وادی عشق و نکرد
گردبادی دست از دامان صحرایی بلند
شهرت ار خواهی سلیم از کوی خوبان پا مکش
هر کسی را می شود آوازه از جایی بلند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عمرها رفت و نشد نام زلیخایی بلند
یوسفی کو تا شود در مصر غوغایی بلند
هوش مصنوعی: سال‌ها گذشت و هنوز نام زلیخا در کنار يوسف به‌طور شایسته‌ای شناخته نشده است. چه زمانی باید این نام به گونه‌ای بلند و پُرمخاطب در مصر به گوش برسد که همه جا را پر کند و سر و صدا ایجاد کند؟
جان فشانی در هوای سروقد او خوش است
خاک اگر بر سر کند کس، باری از جایی بلند
هوش مصنوعی: فدا کردن جان در عشق و زیبایی او بسیار خوشایند است، حتی اگر کسی خاک بر سرش بریزد، باز هم از بلندی و مقام او چیزی کم نمی‌شود.
بی نیازی بین که گر صد خلد از پیشم گذشت
گردنم هرگز نشد بهر تماشایی بلند
هوش مصنوعی: بی‌نیازی من را از تماشا کردن زیبایی‌ها و لذت‌ها آزاد کرده است، حتی اگر صدها بهشت از جلویم عبور کند، هرگز به خاطر تماشایشان گردن کشیده و به تماشا نمی‌ایستم.
هر طرف دیوانه ای زنجیر خود را بگسلد
گر چو ماه نو کند ابرو به ایمایی بلند
هوش مصنوعی: هر کسی که دلی ترکیده و در بند مشکلات خود است، اگر به زیبایی و جاذبه خاصی مانند ماه نو به دیگران نگاه کند، می‌تواند زنجیرهای خود را بشکند و به آزادی برسد.
مردم از سرگشتگی در وادی عشق و نکرد
گردبادی دست از دامان صحرایی بلند
هوش مصنوعی: مردم به خاطر سرگشتگی و بلاتکلیفی در مسیر عشق، دیگر نتوانستند آرامش را در دشت وسیع و بلند پیدا کنند.
شهرت ار خواهی سلیم از کوی خوبان پا مکش
هر کسی را می شود آوازه از جایی بلند
هوش مصنوعی: اگر به دنبال شهرت و نام‌آوری هستی، از مسیر خوبان خارج نشو. هر شخصی می‌تواند از جایی به او شهرتی برسد.