گنجور

شمارهٔ ۳۵۵

شد باغ از بهار، سفید و سیاه و سرخ
مرغان شاخسار، سفید و سیاه و سرخ
دارم ز گریه در ره شوق تو دیده ای
چون ابر نوبهار، سفید و سیاه و سرخ
صد رنگ موج جلوه درین بحر می کند
چون نقش پشت مار، سفید و سیاه و سرخ
گردیده داغ کهنه و نو جمع در دلم
همچون زر قمار، سفید و سیاه و سرخ
هر گه سلیم جام ز دشمن گرفت یار
گشتم هزار بار سفید و سیاه و سرخ

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شد باغ از بهار، سفید و سیاه و سرخ
مرغان شاخسار، سفید و سیاه و سرخ
هوش مصنوعی: باغ در بهار، پر از رنگ‌های مختلف شده است و پرندگان در درختان با رنگ‌های سفید، سیاه و قرمز مشاهده می‌شوند.
دارم ز گریه در ره شوق تو دیده ای
چون ابر نوبهار، سفید و سیاه و سرخ
هوش مصنوعی: چشم‌هایم از شدت اشک به خاطر عشق تو مانند ابرهای بهاری به رنگ‌های سفید، سیاه و قرمز پر شده است.
صد رنگ موج جلوه درین بحر می کند
چون نقش پشت مار، سفید و سیاه و سرخ
هوش مصنوعی: موج‌های دریا با تنوع رنگ‌های مختلف، نمایشی زیبا را به وجود می‌آورند که یادآور نقش‌های متنوعی مانند خط‌های پشت مار است که در رنگ‌های سفید، سیاه و قرمز دیده می‌شود.
گردیده داغ کهنه و نو جمع در دلم
همچون زر قمار، سفید و سیاه و سرخ
هوش مصنوعی: در دل من احساساتی قدیمی و تازه به هم آمیخته شده‌اند، همچون رنگ‌های مختلف در بازی قمار که شامل سفید و سیاه و سرخ است.
هر گه سلیم جام ز دشمن گرفت یار
گشتم هزار بار سفید و سیاه و سرخ
هوش مصنوعی: هر بار که محبوبم جامی از دلداده دریافت کرد، من بی‌شمار بار در رنگ‌های سفید، سیاه و سرخ دلم شاد و پر از نشاط گشت.