شمارهٔ ۳۵۲
ای کشیده می از قرابهٔ صبح
خفته بر مخمل دوخوابهٔ صبح
در هوای تو چاکها دارد
جامهٔ شیر در قرابهٔ صبح
چین زلف تو حلقهای در شام
بیت ابروی تو کتابهٔ صبح
از امیدی که شب به وصلم بود
دست شستم به آفتابهٔ صبح
مژه را تیشه کن که پنهان است
گنج خورشید در خرابهٔ صبح
ریخت ساقی چو می به جام سلیم
شام را کرد بر مثابهٔ صبح
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای کشیده می از قرابهٔ صبح
خفته بر مخمل دوخوابهٔ صبح
هوش مصنوعی: ای کسی که مینوشی از دمنوشی که صبح در حال خواب است و بر روی پارچهای نرم و لطیف قرار دارد.
در هوای تو چاکها دارد
جامهٔ شیر در قرابهٔ صبح
هوش مصنوعی: در هوای تو، لباس شیر که نماد زیبایی و قدرت است، در ظرفی که مثل صبح تازه و زیباست، چاکها و چین و تحرکاتی دارد. این یعنی عشق و زیبایی تو به زندگی و طراوت خاصی میبخشد.
چین زلف تو حلقهای در شام
بیت ابروی تو کتابهٔ صبح
هوش مصنوعی: زلفهای تو مانند حلقهای است در شامی که ابروی تو همانند کتابی در صبح میدرخشد.
از امیدی که شب به وصلم بود
دست شستم به آفتابهٔ صبح
هوش مصنوعی: من از امیدی که شب به وصالم میانجامید، دست کشیدم و به آغاز روز اعتماد کردم.
مژه را تیشه کن که پنهان است
گنج خورشید در خرابهٔ صبح
هوش مصنوعی: مژه را مثل تیشهای بکار ببر که در دل صبح، گنجینۀ نور خورشید در حال پنهان شدن است.
ریخت ساقی چو می به جام سلیم
شام را کرد بر مثابهٔ صبح
هوش مصنوعی: ساقی وقتی که شراب را در جام میریزد، شب را مشابه صبح میسازد.

سلیم تهرانی