گنجور

شمارهٔ ۳۴۴

با مدعی گذشته ام بر کنار بحث
در کوی عشق شعله ندارد به خار بحث
از بهر حل مسئله ی دین اگر بود
با اهل این زمانه مکن زینهار بحث
مستند اهل مدرسه، زان بحث می کنند
ورنه چرا کند به کسی هوشیار بحث
در گلشنی که حاصلش از برق و شعله است
بیهوده می کنند خزان و بهار بحث
مستان کنند در سرمستی به هر نزاع
من می کنم همیشه به وقت خمار بحث
میخانه نیست مدرسه، این گفتگو بس است
زاهد بگیر جام می و واگذار بحث
ما صلح کل سلیم به هر فرقه کرده ایم
با کس کند کسی چه درین روزگار بحث؟

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با مدعی گذشته ام بر کنار بحث
در کوی عشق شعله ندارد به خار بحث
هوش مصنوعی: با کسی که ادعای عشق دارد، در حاشیه‌ای نشسته‌ام. در این جاده عشق، گفتگو به دردی نمی‌خورد، مانند آتش که نمی‌تواند بر روی خارها روشن شود.
از بهر حل مسئله ی دین اگر بود
با اهل این زمانه مکن زینهار بحث
هوش مصنوعی: برای حل مشکلات دینی، هرگز با اهل این زمانه بحث نکن و مراقب باش که وارد این مباحث نشوی.
مستند اهل مدرسه، زان بحث می کنند
ورنه چرا کند به کسی هوشیار بحث
هوش مصنوعی: اهل مدرسه در مورد این موضوع به طور جدی صحبت می‌کنند، وگرنه چرا کسی که هوشیار و آگاه است باید در این مورد بحث کند؟
در گلشنی که حاصلش از برق و شعله است
بیهوده می کنند خزان و بهار بحث
هوش مصنوعی: در باغی که سرشار از زیبایی و شگفتی‌های طبیعی است، بحث و جدل در مورد تغییر فصل‌ها مانند بهار و پاییز کاملاً بی‌معناست، زیرا آثار آتشین و درخشان آن باغ همواره وجود دارد.
مستان کنند در سرمستی به هر نزاع
من می کنم همیشه به وقت خمار بحث
هوش مصنوعی: در حالتی که مست هستم، در هر بگومگویی همیشه بحث می‌کنم، حتی زمانی که نشئه نیستم.
میخانه نیست مدرسه، این گفتگو بس است
زاهد بگیر جام می و واگذار بحث
هوش مصنوعی: این مکان، میخانه است نه مدرسه، پس دیگر برای چه صحبت می‌کنیم؟ ای زاهد، جام می را بگیر و بحث را رها کن.
ما صلح کل سلیم به هر فرقه کرده ایم
با کس کند کسی چه درین روزگار بحث؟
هوش مصنوعی: ما با همه گروه‌ها و فرقه‌ها صلح و دوستی داریم، اما در این روزگار هیچ‌کس حوصله‌ی بحث و جدل ندارد.