شمارهٔ ۳۱
چه غافلیست ز دور سپهر، مردم را
در آسیا بنگر خواب ناز گندم را
هزار همچو تو رفتند و آسمان برجاست
بسا سبو که شکستهست در قدم خم را
سپهر را خطر از رهگذار حادثه نیست
زیان نمیرسد از سنگ، کاسهٔ سم را
به دفع چشم بد هر کسی سپندی هست
کسی چه چاره کند چشم زخم انجم را
به جلوهگاه تو ای شاخ گل ز شرم چو کبک
به خویش دزدد طاووس بوستان دم را
کسی که بر حذر است از زبان مار، سلیم
به خود دراز ندیده زبان مردم را
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه غافلیست ز دور سپهر، مردم را
در آسیا بنگر خواب ناز گندم را
هوش مصنوعی: مردم در خواب عمیق و آرامی به سر میبرند، غافل از آنچه در دور و برشان میگذرد و از بلایای آسمانی بیخبرند؛ اگر به زندگی آنها در آسیا نگاه کنیم، میبینیم که مانند خواب ناز و آرام گندماند.
هزار همچو تو رفتند و آسمان برجاست
بسا سبو که شکستهست در قدم خم را
هوش مصنوعی: بسیاری مانند تو از دنیا رفتهاند، اما آسمان همچنان باقیمانده است. بسیاری از کوزهها در اثر افتادن شکسته شدهاند، اما خم (محل نگهداری شراب) همچنان وجود دارد.
سپهر را خطر از رهگذار حادثه نیست
زیان نمیرسد از سنگ، کاسهٔ سم را
هوش مصنوعی: آسمان از خطرات ناشی از پیشامدها در امان است و آسیبی از سنگ به کاسه سم نمیرسد.
به دفع چشم بد هر کسی سپندی هست
کسی چه چاره کند چشم زخم انجم را
هوش مصنوعی: در برابر نگاه حسرتبرانگیز هر کس، راهی برای محافظت وجود دارد، اما چه کسی میتواند از آسیب چشمان ستارگان در امان باشد؟
به جلوهگاه تو ای شاخ گل ز شرم چو کبک
به خویش دزدد طاووس بوستان دم را
هوش مصنوعی: ای گل زیبا، در حضور تو، مانند کبک از شرم، طاووس بوستان به خود نگاهی میاندازد و دمش را میپوشاند.
کسی که بر حذر است از زبان مار، سلیم
به خود دراز ندیده زبان مردم را
هوش مصنوعی: کسی که از نیش زبان مار احتیاط میکند، نباید زبان مردم را نادیده بگیرد.