گنجور

شمارهٔ ۲۲

هر که از فرقهٔ ما نیست، لئیم است اینجا
کوی عشق است، که محتاج کریم است اینجا؟
محتسب را به مقیمان حرم دستی نیست
می دلیرانه بنوشید، چه بیم است اینجا
چاره ی درد کسی نیست که ساقی نکند
مژده ده خسته دلان را که حکیم است اینجا
کفر و دین را نتوان پی به حقیقت بردن
هر که بینی، دلش از فکر دونیم است اینجا
بر جهان عیب خود از عرض هنر فاش مکن
ید بیضا برص دست کلیم است اینجا
قصد پای خم می کرد فلک، پیر مغان
گفت اینجا منشین، جای سلیم است اینجا!

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که از فرقهٔ ما نیست، لئیم است اینجا
کوی عشق است، که محتاج کریم است اینجا؟
هوش مصنوعی: هر کسی که به گروه ما تعلق نداشته باشد، در اینجا شخص پست و بی‌مقدار است. اینجا، محل عشق است و نیاز به انسان‌های بزرگ و بزرگوار دارد.
محتسب را به مقیمان حرم دستی نیست
می دلیرانه بنوشید، چه بیم است اینجا
هوش مصنوعی: نگران serving گورکنان و نگهبانان حرم نباشید و با دل خوش بنوشید، زیرا در این مکان هیچ خطری شما را تهدید نمی‌کند.
چاره ی درد کسی نیست که ساقی نکند
مژده ده خسته دلان را که حکیم است اینجا
هوش مصنوعی: اگر کسی دردی دارد، هیچ کس نمی‌تواند به او کمک کند مگر آنکه ساقی به او توجه کند. به خسته دلان خوش‌خبر بگو که اینجا پزشک و حکیم وجود دارد.
کفر و دین را نتوان پی به حقیقت بردن
هر که بینی، دلش از فکر دونیم است اینجا
هوش مصنوعی: در زندگی نمی‌توان بین کفر و دین به حقیقت واقعی پی برد، چرا که هر کس را که می‌بینی، دلش درگیر افکار ناپسند و سطحی است.
بر جهان عیب خود از عرض هنر فاش مکن
ید بیضا برص دست کلیم است اینجا
هوش مصنوعی: در این دنیا عیب و نقص خود را با نمایش هنرت به دیگران نشان نده. چرا که معجزه دست کلیم در اینجا، مانند ید بیضا، به معنای ظاهر کردن قدرت و زیبایی نیست.
قصد پای خم می کرد فلک، پیر مغان
گفت اینجا منشین، جای سلیم است اینجا!
هوش مصنوعی: فلک قصد داشت که بر سر خم شراب بیفتد، اما پیر مغان به او گفت که اینجا جای مناسبی نیست و باید سلیم و پاکدامن در این مکان حضور داشته باشند.