شمارهٔ ۱۹
ای خامه حرف زن که پس از ما کلام ما
شاید به اهل راز رساند سلام ما
آن صید پیشه ایم که تا بگذرد همای
چون مسطر از غرور دهد کوچه، دام ما
از زنده رود آب بقا، خضر همچو موج
پهلو تهی کند ز تمنای خام ما
ای باغبان به جان تو ما آزموده ایم
از نکهت گل است علاج زکام ما
ای فقر، از لباس تو گر شکوه ای کنیم
همچون حریر، شال تو باشد حرام ما!
در نامه های او که پر از نام هر کسی است
خالی ست همچو نقش نگین جای نام ما
تا چند چون سلیم نشینیم در کمین؟
مرغان رمیده اند چو عنقا ز دام ما
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خامه حرف زن که پس از ما کلام ما
شاید به اهل راز رساند سلام ما
هوش مصنوعی: ای قلمی که سخن میگویی، شاید بعد از ما پیام و سخنان ما را به اهل معرفت برسانی. سلام ما به آنها.
آن صید پیشه ایم که تا بگذرد همای
چون مسطر از غرور دهد کوچه، دام ما
هوش مصنوعی: ما شکارچیانی هستیم که در مسیر زندگی، اگر پرندهای از غرور عبور کند، دام ما طعمهاش خواهد شد.
از زنده رود آب بقا، خضر همچو موج
پهلو تهی کند ز تمنای خام ما
هوش مصنوعی: از رود زنده و پرآب، خضر بهسان موج، به خاطر آرزوهای نابخردانهمان از زندگی فاصله میگیرد و ما را به حال خود رها میکند.
ای باغبان به جان تو ما آزموده ایم
از نکهت گل است علاج زکام ما
هوش مصنوعی: ای باغبان، ما به خاطر تو و برای درمان زکاممان، از خوشبوی گل آزمون و تجربه کردهایم.
ای فقر، از لباس تو گر شکوه ای کنیم
همچون حریر، شال تو باشد حرام ما!
هوش مصنوعی: ای فقر، اگر از حالت تو گله کنیم، مانند حریر، شال تو برای ما ناپسند خواهد بود!
در نامه های او که پر از نام هر کسی است
خالی ست همچو نقش نگین جای نام ما
هوش مصنوعی: در نامههای او که پر از نام دوستان و آشنایان است، جای ما خالی است و هیچ اثری از ناممان دیده نمیشود، مانند جایی که نگین انگشتر قرار دارد اما نام ما در آن نیست.
تا چند چون سلیم نشینیم در کمین؟
مرغان رمیده اند چو عنقا ز دام ما
هوش مصنوعی: چند مدت دیگر باید در انتظار بنشینیم؟ پرندگان فراری مانند عنقا از دام ما دور شدهاند.