شمارهٔ ۷
طراز محفل ایجاد میرزا احمد
توئی که ملک جهان خالیت زمانند است
به پیش طبع تو چون قطره بحر عمان است
به جنب علم تو چون کاه، کوه الوند است
جهان به نشو و نما از نسیم الطفات
چنانکه نشو نبات از نسیم اسفند است
ز بیم قهر تو گر خصم خود فریدون است
دلش به سینه چو ضحاک در دماوند است
نه آگه است زتاثیر خاک مقدم تو
به آب زندگی آن کس که آرزومند است
ی فلان گنهم از ره وفا گفتی
که: خاطرم نه چو پیش از تو شاد و خرسند است
از این خطای ندانسته سخت می ترسم
چنان بدانی کاین بنده سست پیوند است
اگر چه دور زعفو است این گنه، از آن
دلم به دام ندامت مدام در بند است
ولی به گفته ی شیرین دلکش (آذر)
که در مذاق خردمند خوشتر از قند است:
«نیم زلطف تو نومید گر خطائی رفت
گنه ز بنده و بخشایش از خداوند است»
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
طراز محفل ایجاد میرزا احمد
توئی که ملک جهان خالیت زمانند است
هوش مصنوعی: این جمله به معنای آن است که میرزا احمد در برپایی محفل یا مجلس خاصی درخشش و تأثیر زیادی دارد، به گونهای که باعث میشود زمان و فضای جهانی که در آن قرار دارد خالی و بیخاصیت به نظر برسد.
به پیش طبع تو چون قطره بحر عمان است
به جنب علم تو چون کاه، کوه الوند است
هوش مصنوعی: این شعر به مقایسه دو چیز میپردازد. در آن، به طبع و استعداد فردی اشاره شده که به اندازه قطرهای از دریا کوچک و ناچیز است. در عوض، علم و دانش او به قدری بزرگ و باارزش است که مانند کوهی عظیم، در برابر سایر دانشها قابل توجه و برجسته به نظر میرسد. به طور کلی، این عبارت نشاندهندهی ارزش و عظمت علم و دانش نسبت به ظرفیتهای محدود انسانی است.
جهان به نشو و نما از نسیم الطفات
چنانکه نشو نبات از نسیم اسفند است
هوش مصنوعی: جهان به طرز زیبایی و با لطافت تغییر و رشد میکند، همانطور که گیاهان از نسیم خوشبو و ملایم تقویت میشوند.
ز بیم قهر تو گر خصم خود فریدون است
دلش به سینه چو ضحاک در دماوند است
هوش مصنوعی: از ترس خشم تو، حتی اگر دشمن من فریدون باشد، دلش مانند دل ضحاک در دماوند به شدت مضطرب و ناآرام است.
نه آگه است زتاثیر خاک مقدم تو
به آب زندگی آن کس که آرزومند است
هوش مصنوعی: کسی که آرزوی وصال تو را دارد، نمیداند که خاک پای تو چه تأثیری بر آب حیات دارد.
ی فلان گنهم از ره وفا گفتی
که: خاطرم نه چو پیش از تو شاد و خرسند است
هوش مصنوعی: من در وفاداری به تو گفتم که حالا دیگر دل خوشی ندارم مانند گذشته.
از این خطای ندانسته سخت می ترسم
چنان بدانی کاین بنده سست پیوند است
هوش مصنوعی: من از این اشتباه ناآگاهانه به شدت نگرانم، زیرا میدانم که این بنده به آسانی از پیوندها و ارتباطاتش سست و جدا میشود.
اگر چه دور زعفو است این گنه، از آن
دلم به دام ندامت مدام در بند است
هوش مصنوعی: اگرچه این گناه باعث دوری از رحمت خدا شده، اما دل من همیشه در بند پشیمانی و ندامت است.
ولی به گفته ی شیرین دلکش (آذر)
که در مذاق خردمند خوشتر از قند است:
هوش مصنوعی: شیرین دلکش (آذر) میگوید که لذت و زیبایی کلمات و مطالب برای افراد خردمند، به مراتب دلپذیرتر از شیرینی قند است.
«نیم زلطف تو نومید گر خطائی رفت
گنه ز بنده و بخشایش از خداوند است»
هوش مصنوعی: اگر از لطف تو ناامید شوم و خطایی انجام دهم، این گناه به من برمیگردد و بخشایش تنها از سوی خداوند ممکن است.