گنجور

شمارهٔ ۳۳ - مدیحه

از جرعه جام گوهری لؤلؤ لا لا ریخته
یا دست ساقی بر ثری عقد ثریا ریخته
ریزد خم از جوش شراب از حلق یاقوت مذاب
این بحر جوشان بین کز آب آتش بر اعضا ریخته
آن لعبت ترسانگر از لب مسیح آسانگر
و آن آب آتش سانگر آب مسیحا ریخته
از خوی نگار سیمتن دارد به مه عقد پرن
وز طره بر برگ سمن مشک مطرا ریخته

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از جرعه جام گوهری لؤلؤ لا لا ریخته
یا دست ساقی بر ثری عقد ثریا ریخته
هوش مصنوعی: از جرعه‌ای که در جام می‌نوشم، گوهرهای درخشان و زیبایی مثل مروارید بر زمین ریخته است، یا دست ساقی که بر ستاره‌های آسمان می‌کوبد، زیبایی‌ها را پخش کرده است.
ریزد خم از جوش شراب از حلق یاقوت مذاب
این بحر جوشان بین کز آب آتش بر اعضا ریخته
هوش مصنوعی: شراب در حال جوشیدن از گردن یاقوت ذوب شده در حال ریختن است. این دریا که در حال جوش و خروش است، همانند آتش بر بدن می‌ریزد.
آن لعبت ترسانگر از لب مسیح آسانگر
و آن آب آتش سانگر آب مسیحا ریخته
هوش مصنوعی: آن دختر زیبا با لب‌هایش انسان را می‌ترساند، اما در عین حال آرامش و آسانی را به ارمغان می‌آورد. همچنین، آن آبی که شبیه آتش است، به نوعی آب شفابخش مسیحایی به نظر می‌رسد که بر زمین ریخته شده است.
از خوی نگار سیمتن دارد به مه عقد پرن
وز طره بر برگ سمن مشک مطرا ریخته
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و لطافت ویژگی‌های یک معشوق اشاره دارد. معشوقی که چهره‌اش چون ماه می‌درخشد و نرمی و خوشبویی او مانند عطر سمن است. همچنین، طراوت و زیبایی موهایش به گونه‌ای است که بر روی گل‌ها می‌افتد و جلوه خاصی به طبیعت می‌بخشد. به طور کلی، شاعر با تصویرسازی‌های زیبا، جذابیت و دلربایی معشوق را به تصویر می‌کشد.