گنجور

شمارهٔ ۳۰

سلطان چرخ از ماه نو بر فرق افسر یافته
وز موکب عید صیام آفاق زیور یافته
بگرفته برکف جام می ساقی به بانگ چنگ و نی
بر آب حیوان برده پی هر لب که ساغر یافته
ساغر چو آبی با صفا می آتشی بیضاضیا
وین طرفه تر بنگر که جا در آب آذر یافته
روی صراحی جلوه گر از عکس آبی شعله ور
این ماهی سیمین نگر طبع سمندر یافته
ساقی زجام بزم شه سرویست بار آروده مه
یا ماه نخشب جایگه بر سرو کشمر یافته
در بزم شاه بحر و بر جام می آمد جلوه گر
یا آنکه گردون دگر خورشید دیگر یافته
بازیگر طناز بین سار معلق ساز بین
طاووس خنجر باز بین طرز کبوتر یافته
یک سورسن بازی به پا چون لعبتی کشتی نما
کشتی که دید اندرهوا از رشته معبر یافته
از بادبان آمد روان هر کشتی و بنگر چسان
این کشتی بی بادبان جنبش زلنگر یافته
آمد سپهری چنگ شه از چار برجش چارمه
این چار ماه چارده هر یک شش اختر یافته
از نعل رخشش گاه تک بر ماه نو پشت سمک
وز مهر چتر او فلک خورشید دیگر یافته
در باغ کین آمد مگر رمحش نهالی پر ثمر
کز قلب خصم کینه ور بار صنوبر یافته
آن خطبش ثعبان و شی افکنده در دهر آتشی
بر دستش از هر جنبشی ملکی مسخر یافته

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سلطان چرخ از ماه نو بر فرق افسر یافته
وز موکب عید صیام آفاق زیور یافته
هوش مصنوعی: سلطان آسمان از ماه نو تاجی بر سر گذاشته و جهان با زیبایی‌های عید رمضان مزین شده است.
بگرفته برکف جام می ساقی به بانگ چنگ و نی
بر آب حیوان برده پی هر لب که ساغر یافته
هوش مصنوعی: ساقی جام شرابی را در دست دارد و با صدای چنگ و نی، دیگران را به نوشیدن دعوت می‌کند. او به هرکسی که ساغر را پیدا کرده، توجه می‌کند و در کنار آب زندگی دور هم جمع شده‌اند.
ساغر چو آبی با صفا می آتشی بیضاضیا
وین طرفه تر بنگر که جا در آب آذر یافته
هوش مصنوعی: جامی که همچون آب زلالی است، شعله‌ای از آتش را در دل خود دارد. جالب‌تر این که این آتش در آب جای گرفته است.
روی صراحی جلوه گر از عکس آبی شعله ور
این ماهی سیمین نگر طبع سمندر یافته
هوش مصنوعی: در میانه‌ی صراحی، جلوه‌ای از رنگ آبی و آتشین نمایان است که ماهی نقره‌ای به آن می‌نگرد و طبعی شگرف مانند سمندر پیدا کرده است.
ساقی زجام بزم شه سرویست بار آروده مه
یا ماه نخشب جایگه بر سرو کشمر یافته
هوش مصنوعی: ای ساقی، از جام بزم شاه گل و گیاهی به تو هدیه می‌دهم، که مانند ماه زیبا و دلنشین است. در اینجا، درختان سرو مانند کشمر (منطقه‌ای زیبا) را پیدا کرده‌اند.
در بزم شاه بحر و بر جام می آمد جلوه گر
یا آنکه گردون دگر خورشید دیگر یافته
هوش مصنوعی: در میخانه‌ای که پادشاه در آن حضور دارد، نور و زیبایی نمایان می‌شود. یا اینکه آسمان به گردشی دیگر، خورشید تازه‌ای را نمایان کرده است.
بازیگر طناز بین سار معلق ساز بین
طاووس خنجر باز بین طرز کبوتر یافته
هوش مصنوعی: بازیگر چیره‌دست و زیرک، با حرکات زیبا و جذاب خود، مانند پرنده‌ای که در آسمان می‌چرخد، توجه‌ها را جلب می‌کند. نه تنها درخشش و زیبایی مانند طاووس را دارد، بلکه در رفتارهایش دقت و تیزهوشی مشابه یک کبوتر را هم نشان می‌دهد.
یک سورسن بازی به پا چون لعبتی کشتی نما
کشتی که دید اندرهوا از رشته معبر یافته
هوش مصنوعی: یک بازی شاد و پرجنب و جوش به راه افتاده است. به مانند بازیگری مشغول نمایش دادن حرکات و فنون کشتی می‌شود. او با دقت و هنرمندی نگاهی به اطراف می‌کند و از مسیر خود آگاه است.
از بادبان آمد روان هر کشتی و بنگر چسان
این کشتی بی بادبان جنبش زلنگر یافته
هوش مصنوعی: هر کشتی به خاطر بادبان‌هایش به حرکت در می‌آید، حال ببین این کشتی چطور بدون بادبان، تنها با تکان‌هایی از لنگر به جلو می‌رود.
آمد سپهری چنگ شه از چار برجش چارمه
این چار ماه چارده هر یک شش اختر یافته
هوش مصنوعی: در آسمان، سپاه زیبایی به وجود آمده که از چهار برج، نور خود را به بیرون می‌افکند. این چهار ماه، ماه کامل هستند و هر کدام دارای شش ستاره درخشان می‌باشند.
از نعل رخشش گاه تک بر ماه نو پشت سمک
وز مهر چتر او فلک خورشید دیگر یافته
هوش مصنوعی: برخی از زیبایی‌ها و عظمت‌های آسمان در حال تجلی است. از نور و درخشش شکوه او، ماه نو می‌درخشد و چتر قدرت او، خورشید را به شکلی جدید نمایان می‌سازد.
در باغ کین آمد مگر رمحش نهالی پر ثمر
کز قلب خصم کینه ور بار صنوبر یافته
هوش مصنوعی: در باغ خشم و کینه، چه بهشتی است که نشانی از درختی پر بار یافته از دل دشمن کینه‌جو وجود دارد.
آن خطبش ثعبان و شی افکنده در دهر آتشی
بر دستش از هر جنبشی ملکی مسخر یافته
هوش مصنوعی: آن سخن وی مانند ماری است که در دنیایی آتش ایجاد کرده و از هر حرکتی، فرشته‌ای را تابع خود کرده است.