گنجور

شمارهٔ ۸۵

امشب آن شمع شب‌افروز به کاشانهٔ کیست
روشن از ماه جهان‌تاب رخش خانهٔ کیست
آنکه ز افسانهٔ من دوش نمی‌رفت به خواب
امشبش دیده به خواب خوش از افسانهٔ کیست
زلف و خالی همه دین و دل خلقی بربود
کس ندانست که این دام که آن دانهٔ کیست
صد پری جلوه‌گر از هر طرفی بین چه عجب
گر نداند دل سر گشته که دیوانهٔ کیست
نه به کس مایل مهر است نه کین حیرانم
کآشنای که بود آن مه و بیگانهٔ کیست
ساغر عیش من از بادهٔ وصلت خالی است
تا لبالب ز می وصل تو پیمانهٔ کیست
جای آن ماه بود خانهٔ بیگانه (سحاب)
بنگر آن گنج گرانمایه به ویرانهٔ کیست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

امشب آن شمع شب‌افروز به کاشانهٔ کیست
روشن از ماه جهان‌تاب رخش خانهٔ کیست
هوش مصنوعی: امشب آن شمع نورانی به خانهٔ چه کسی روشن است و درخشش آن ماهتاب به خاطر چهرهٔ چه کسی است؟
آنکه ز افسانهٔ من دوش نمی‌رفت به خواب
امشبش دیده به خواب خوش از افسانهٔ کیست
هوش مصنوعی: کسی که شب گذشته از داستان من جدا نمی‌شد، حالا در خواب خوش به چه داستانی فکر می‌کند؟
زلف و خالی همه دین و دل خلقی بربود
کس ندانست که این دام که آن دانهٔ کیست
هوش مصنوعی: زلف و خالی از معانی و باورهای مذهبی و محبت مردم را به خود جذب کرد، اما هیچ‌کس نفهمید که این دام، به دانه‌ای از کیست.
صد پری جلوه‌گر از هر طرفی بین چه عجب
گر نداند دل سر گشته که دیوانهٔ کیست
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به زیبایی‌ها و جذابیت‌های پیرامون خود اشاره می‌کند و می‌گوید با وجود آن همه زیبایی و جذابیت، چه عجیب است اگر دل گم‌گشته‌اش متوجه نشود که عاشق چه کسی است یا در چه حالتی قرار دارد. به نوعی این بیت به حیرت و سردرگمی عاشق نسبت به زیبایی‌های محیط و عاشقی‌اش اشاره دارد.
نه به کس مایل مهر است نه کین حیرانم
کآشنای که بود آن مه و بیگانهٔ کیست
هوش مصنوعی: من نه به کسی تمایل دارم و نه از کسی کینه‌ای به دل دارم. در حیرت‌ام که آن آشنای محبوب چه کسی است و این بیگانه کیست.
ساغر عیش من از بادهٔ وصلت خالی است
تا لبالب ز می وصل تو پیمانهٔ کیست
هوش مصنوعی: ساغر شادی من از شراب وصالت خالی است. تا زمانی که پیمانه پر از شراب وصال تو نباشد، چه کسی می‌تواند از آن لذت ببرد؟
جای آن ماه بود خانهٔ بیگانه (سحاب)
بنگر آن گنج گرانمایه به ویرانهٔ کیست
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این دارد که آن ماه (که نماد زیبایی و ارجمندی است) در جایی دیگر قرار دارد و کسی آن را درک نمی‌کند. نگاه کن به این گنج با ارزش که در ویرانه‌ای از چه کسی باقی مانده است. این به تغییرات و نابودی‌ها در زندگی اشاره دارد و به ما یادآوری می‌کند که چیزهای باارزش ممکن است در مکانی نامناسب یا فراموش شده باشند.