گنجور

شمارهٔ ۸۱

گرنه یک گل چون گل روی تو در گلزار نیست
نالهٔ بلبل چرا چون نالهٔ من زار نیست
بر سر بالینم آ وقت نگاه واپسین
تا بدانی جان سپردن آنچنان دشوار نیست
گو هوای عشق بازی را ز سر بیرون کند
هرکه او را طالعی چون طالع اغیار نیست
تا به کی بیدار خواهی بود دانی چشم من؟
تا که چشم بخت من چون چشم من بیدار نیست
تار چشمم گشته جاری اشک پی در پی (سحاب)
خلق را اندیشهٔ این آه آتشبار نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گرنه یک گل چون گل روی تو در گلزار نیست
نالهٔ بلبل چرا چون نالهٔ من زار نیست
هوش مصنوعی: اگر گل زیبایی مانند گل روی تو در باغ وجود نداشت، پس چرا بلبل ناله می‌کند؟ ناله من هم از درد و حسرتی که دارم، بی‌معناست.
بر سر بالینم آ وقت نگاه واپسین
تا بدانی جان سپردن آنچنان دشوار نیست
هوش مصنوعی: در آخرین لحظات زندگی‌ام، وقتی که به خواب می‌روم، این را بفهمی که جان کندن و مردن آنقدرها هم سخت نیست.
گو هوای عشق بازی را ز سر بیرون کند
هرکه او را طالعی چون طالع اغیار نیست
هوش مصنوعی: هرکس که بویی از عشق و عاشقی برده باشد، نمی‌تواند از آن دل بکند؛ زیرا او را سرنوشت و تقدیری مانند دیگران نیست که بتواند به آسانی از عشق فاصله بگیرد.
تا به کی بیدار خواهی بود دانی چشم من؟
تا که چشم بخت من چون چشم من بیدار نیست
هوش مصنوعی: چه مدت می‌خواهی بیدار بمانی، ای چشم من؟ تا زمانی که بخت من مانند چشم من بیدار نیست.
تار چشمم گشته جاری اشک پی در پی (سحاب)
خلق را اندیشهٔ این آه آتشبار نیست
هوش مصنوعی: اشک‌های پی‌درپی از چشمم جاری شده و دیگران به فکر این نیستند که دلیل این آه سوزان چیست.