گنجور

شمارهٔ ۷۳

بگذشت زجان هر کس و از آن سر کو رفت
آنجا به چه کار آمد و زآنجا به چه رو رفت
خونی که روا بود که از تیغ تو ریزد
از حسرت تیغت همه از دیده فرو رفت
بودم ز می یار چنان مست که امسال
کی باده ندانم به خم از خم به سبو رفت
دل خون شد و از چشمم اگر ریخت چه چاره
باز آمدنی نیست هر آبی که زجو رفت
روز خوشی از بخت بد خویش ندیدم
زآن روز که دل از پی آن روی نکو رفت
حرف بد غیرش سبب عربده گردید
کز بزم (سحاب) آن صنم عربده جو رفت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بگذشت زجان هر کس و از آن سر کو رفت
آنجا به چه کار آمد و زآنجا به چه رو رفت
هوش مصنوعی: هر کس به زندگی خود پرداخته و از جانش گذشته است، حالا به کجا رفته و در آنجا مشغول چه کاری شده است، و از آنجا به کجا رفته است.
خونی که روا بود که از تیغ تو ریزد
از حسرت تیغت همه از دیده فرو رفت
هوش مصنوعی: خونی که حق بود از تیغ تو بریزد، به خاطر حسرت به تیغ تو، همه اشک‌ها از چشمانم ریخته است.
بودم ز می یار چنان مست که امسال
کی باده ندانم به خم از خم به سبو رفت
هوش مصنوعی: من آن‌قدر از می یار سرمست بودم که امسال نمی‌دانم باده از کدام خم به سبو آمده است.
دل خون شد و از چشمم اگر ریخت چه چاره
باز آمدنی نیست هر آبی که زجو رفت
هوش مصنوعی: دل من پر از غم شده و اگر اشکم بریزد، چه فایده‌ای دارد؟ راهی برای بازگشت وجود ندارد، چه اینکه هر آبی که از چشمم جاری شود، جبران ناراحتی‌ام نخواهد کرد.
روز خوشی از بخت بد خویش ندیدم
زآن روز که دل از پی آن روی نکو رفت
هوش مصنوعی: از زمانی که دل به دنبال چهره دلفریبی رفت، دیگر روزهای خوشی را از بخت بد خود ندیدم.
حرف بد غیرش سبب عربده گردید
کز بزم (سحاب) آن صنم عربده جو رفت
هوش مصنوعی: وقتی که سخنان ناخوشایند گفته شد، سر و صدایی برپا شد و از میخانه، آن معشوق پر سر و صدا خارج شد.