گنجور

شمارهٔ ۷۰

گفتی دل از قفای نکویان کدام رفت
هر جا که دید سر و قدی خوش خرام رفت
دانی که داشت توبه ی من تا به کی ثبات
چندان که از سبو می گلگون به جام رفت
هرگز نمی شود که شود نام او بلند
در عاشقی کسی که پی ننگ و نام رفت
بادش حرام لذت سنگ جفای تو
مرغ دلم که بیهده زان طرف بام رفت
از یک جواب خاطر ما را نکرد شاد
از ما اگر بجانب او صد پیام رفت
جائی ز کنج دام تو دل جوید از کجا
گیرم که این اسیر تواند ز دام رفت
هم یار بود دشمن جانم هم آسمان
تا از که بر من این ستم و از کدام رفت
دارد (سحاب) ره به تو اما بصد امید
صبح آمد ار به کوی تو نومید شام رفت

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفتی دل از قفای نکویان کدام رفت
هر جا که دید سر و قدی خوش خرام رفت
هوش مصنوعی: تو گفتی که دل از زیبایی‌ها کجا رفته است؛ هر کجا که زیبایی و قامت خوشی دیده، دل به سوی او رفته است.
دانی که داشت توبه ی من تا به کی ثبات
چندان که از سبو می گلگون به جام رفت
هوش مصنوعی: می‌دانی که عزم و اراده‌ام در توبه چه مدت می‌تواند مستحکم بماند، تا جایی که مانند شرابی سرخ از سبو در جام بریزد؟
هرگز نمی شود که شود نام او بلند
در عاشقی کسی که پی ننگ و نام رفت
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌توان نام او را در عشق بالا برد، کسی که به دنبال افتخار و شهرت است.
بادش حرام لذت سنگ جفای تو
مرغ دلم که بیهده زان طرف بام رفت
هوش مصنوعی: عطر خوشبوی تو برای من، مثل بادی است که بر روی سنگی بی‌فایده می‌وزد. دل من، مثل مرغی است که بی‌دلیل از آن طرف بام پرواز کرده است.
از یک جواب خاطر ما را نکرد شاد
از ما اگر بجانب او صد پیام رفت
هوش مصنوعی: تنها یک پاسخ باعث نشد که دل ما شاد شود، حتی اگر ما صد پیام به سمت او فرستادیم.
جائی ز کنج دام تو دل جوید از کجا
گیرم که این اسیر تواند ز دام رفت
هوش مصنوعی: دل از جایی که در دام تو اسیر است، آرامش نمی‌یابد. نمی‌دانم چگونه می‌توانم این اسیر را از دام رها کنم.
هم یار بود دشمن جانم هم آسمان
تا از که بر من این ستم و از کدام رفت
هوش مصنوعی: من هم یاری داشتم که به جانم نزدیک بود و هم آسمان را داشتم، نمی‌دانم این ظلم از سوی چه کسی به من می‌رسد و از کدام طرف بوده است.
دارد (سحاب) ره به تو اما بصد امید
صبح آمد ار به کوی تو نومید شام رفت
هوش مصنوعی: ابرها به سوی تو می‌آیند و با صد امید صبح را نوید می‌دهند، اما اگر در کوی تو ناامید باشند، شب را ترک می‌کنند.