گنجور

شمارهٔ ۵

یاد بی تابی روز وصل یار آمد مرا
چون به گوش افغان بلبل در بهار آمد مرا
جان و دل بی تاب زلفی تابدار آمد مرا
بی قراری آفت صبر و قرار آمد مرا
کار تا مشکل نشد در عشق مرگ آسان نشد
عقده‌های کار من آخر به کار آمد مرا
یاد عیش روزگار وصل پاداشش چه بود؟
آنچه بر سر از جفای روزگار آمد مرا
رفت و دل برد از من و اکنون غمش ریزد ز چشم
قطره‌های خون که از دل یادگار آمد مرا
با تو تا روز شمار افغان که نتوانم شمرد
غصه‌های دل که بیرون از شمار آمد مرا
بر سرت گفتا که آیم امشب و بر سر (سحاب)
آنچه از هجران نیامد زانتظار آمد مرا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یاد بی تابی روز وصل یار آمد مرا
چون به گوش افغان بلبل در بهار آمد مرا
هوش مصنوعی: یادِ شوق و شیدایی روزی که معشوق به من می‌رسید، به خاطر می‌آید؛ همچنان که صدای ناله‌ی بلبل در فصل بهار به گوشم می‌رسد.
جان و دل بی تاب زلفی تابدار آمد مرا
بی قراری آفت صبر و قرار آمد مرا
هوش مصنوعی: دل و جان من به خاطر موهای تابدار و زیبایت بی‌تاب شده است؛ این بی‌قراری و آشفتگی، عذاب صبر و آرامش من شده است.
کار تا مشکل نشد در عشق مرگ آسان نشد
عقده‌های کار من آخر به کار آمد مرا
هوش مصنوعی: تا وقتی که عشق با مشکلاتش مواجه نشده، مرگ هم به آسانی پیش نمی‌آید. در نهایت، دغدغه‌ها و چالش‌های من به نتیجه رسید و به کار آمد.
یاد عیش روزگار وصل پاداشش چه بود؟
آنچه بر سر از جفای روزگار آمد مرا
هوش مصنوعی: یاد لذت‌های دوران وصال چه فایده‌ای داشت؟ همه آنچه که در اثر بی‌وفایی روزگار بر من گذشت.
رفت و دل برد از من و اکنون غمش ریزد ز چشم
قطره‌های خون که از دل یادگار آمد مرا
هوش مصنوعی: او رفت و دل مرا با خود برد و حالا غمش همچون قطره‌های خون از چشمانم میریزد، که این درد و یادگار از دل من باقی مانده است.
با تو تا روز شمار افغان که نتوانم شمرد
غصه‌های دل که بیرون از شمار آمد مرا
هوش مصنوعی: تا روزی که نتوانم غصه‌های دل را بشمارم، با تو هستم. غصه‌هایی که فراتر از شمارش رفته‌اند و نمی‌توانم آنها را در ذهن بگنجانم.
بر سرت گفتا که آیم امشب و بر سر (سحاب)
آنچه از هجران نیامد زانتظار آمد مرا
هوش مصنوعی: کسی به تو گفته است که امشب به سوی تو می‌آیم و آنچه که به خاطر جدایی و فاصله نیامده، حالا به خاطر انتظار به من رسیده است.