شمارهٔ ۳۶
یا مرگ یا وصال ای کاش عنقریب
یا این دهد خدایا آن کند نصیب
از عزت جهان چندین مخور فریب
چون هر فراز آن دارد بسی نشیب
دانی که وصل چیست فرخنده خلعتی است
اما فغان که نیست جز در بر رقیب
دور از تو رفته تاب از دل زدیده خواب
لب تشنه را از آب تا کی بود شکیب؟
بستم لب از فغان کای گل به گوش تو
بانگ زغن یکیست با صوت عندلیب
جز از لب تواش درمان نمی توان
دردا مرا اگر عیسی شود طبیب
از الفت منش حاجب به منع نیست
ز آمیزش کسان منعش کن ای ادیب
زان عیسوی صنم زاهد ز دین گذشت
من از چه در صلب پنهان کنم صلیب
تا این زمان (سحاب) از طبع کس نخاست
بحری چنین بدیع نظمی چنین عجیب
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلن مفعول فاعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یا مرگ یا وصال ای کاش عنقریب
یا این دهد خدایا آن کند نصیب
هوش مصنوعی: خدا کند که هر چه زودتر یکی از دو حالت فراهم شود: یا مرگ من فرا رسد یا اینکه به معشوقم برسم و از محبتش بهرهمند شوم.
از عزت جهان چندین مخور فریب
چون هر فراز آن دارد بسی نشیب
هوش مصنوعی: به خاطر اعتبار و بزرگی دنیا فریب نخور، چرا که هر اوجی در آن، نشیبهای زیادی دارد.
دانی که وصل چیست فرخنده خلعتی است
اما فغان که نیست جز در بر رقیب
هوش مصنوعی: میدانی که در کنار محبوب چه لذتی وجود دارد، اما افسوس که این لذت تنها در آغوش رقیب ممکن نیست.
دور از تو رفته تاب از دل زدیده خواب
لب تشنه را از آب تا کی بود شکیب؟
هوش مصنوعی: دور از تو، دل من دیگر تاب و توان ندارد و خواب راحت را از دست دادهام. لب تشنهام در پی آب است و نمیدانم تا کی میتوانم این انتظار را تحمل کنم.
بستم لب از فغان کای گل به گوش تو
بانگ زغن یکیست با صوت عندلیب
هوش مصنوعی: من از درد و ناله خودم سکوت کردهام، زیرا ای گل، صداهای زاغ و عنادل به یکدیگر شبیه هستند.
جز از لب تواش درمان نمی توان
دردا مرا اگر عیسی شود طبیب
هوش مصنوعی: جز با لب تو نمیتوانم دردهایم را درمان کنم. حتی اگر عیسی هم بیاید و پزشک باشد.
از الفت منش حاجب به منع نیست
ز آمیزش کسان منعش کن ای ادیب
هوش مصنوعی: محبت و دوستی من مانع از ارتباط با دیگران نیست. تو ای فرد با فرهنگ، او را از دوستی با دیگران بازدار.
زان عیسوی صنم زاهد ز دین گذشت
من از چه در صلب پنهان کنم صلیب
هوش مصنوعی: از بت عیسوی زاهدی که از دین و آیین خود فاصله گرفت، من چرا باید صلیب را در دل خود پنهان کنم؟
تا این زمان (سحاب) از طبع کس نخاست
بحری چنین بدیع نظمی چنین عجیب
هوش مصنوعی: تا به حال، هیچکس به اندازهی من چیزی اینگونه زیبا و منحصربهفرد نسروده است.