گنجور

شمارهٔ ۳۰

ساقیا تا کی غم دوران گدازد تن مرا؟
ساغری تا وارهاند لحظه ای از من مرا
جان به این سختی برون هرگز نیاید از تنی
می کشد بیرون مگر پیکان خویش از تن مرا
روزگاری داشت در دل انتظار مردنم
همدمی باید که بر بالین کند شیون مرا
تا در این ره مانم از سر منزل مقصود دور
گوئیا هر خار آن دستی است بر دامن مرا
ره مگر بر خانه ی صیاد دارد ز آن که هست
ذوق دیگر هر دم از پرواز این گلشن مرا
گر چنین زابر عنایت بهره باید کشت من
هر زمان شرمنده از برقی شود خرمن مرا
من به حکمش گردن خلقی در آوردم (سحاب)
زان به محشر خون خلقی ماند در گردن مرا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقیا تا کی غم دوران گدازد تن مرا؟
ساغری تا وارهاند لحظه ای از من مرا
هوش مصنوعی: ای ساقی، تا چه زمانی غم و اندوه روزگار مرا آزار خواهد داد؟ نوشیدنی‌ای بده که چند لحظه‌ای مرا از این حالت رهایی بخشد.
جان به این سختی برون هرگز نیاید از تنی
می کشد بیرون مگر پیکان خویش از تن مرا
هوش مصنوعی: روح انسان به این سختی هرگز از بدن خارج نمی‌شود، مگر اینکه تیر آلام و دردهای خود را از تن بیرون بکشد.
روزگاری داشت در دل انتظار مردنم
همدمی باید که بر بالین کند شیون مرا
هوش مصنوعی: مدت زمانی در زندگی‌ام گذشت که در درونم منتظر مرگی بودم و نیاز داشتم به کسی که بر سر بالینم بیاید و برایم ناله و فریاد کند.
تا در این ره مانم از سر منزل مقصود دور
گوئیا هر خار آن دستی است بر دامن مرا
هوش مصنوعی: من در این مسیر همچنان به سوی هدف نهایی دور هستم و به نظر می‌رسد که هر مشکلی که پیش می‌آید مانند دستی است که به دامن من می‌چسبد و مانع از پیشرفت می‌شود.
ره مگر بر خانه ی صیاد دارد ز آن که هست
ذوق دیگر هر دم از پرواز این گلشن مرا
هوش مصنوعی: راهی که پیش رو دارم، به خانه‌ی صیاد می‌رسد و دلیل آن این است که من هر لحظه از زیبایی پرواز این گلستان لذت می‌برم.
گر چنین زابر عنایت بهره باید کشت من
هر زمان شرمنده از برقی شود خرمن مرا
هوش مصنوعی: اگر قرار باشد که من از لطف و عنایت برخوردار شوم، باید مانند این باشد که هر بار شرمنده نیکی‌هایش هستم و به خاطر آن، خرمن (محصول) من به شدت آسیب ببیند.
من به حکمش گردن خلقی در آوردم (سحاب)
زان به محشر خون خلقی ماند در گردن مرا
هوش مصنوعی: من به فرمان آنکه قدرتش را دیدم، به راحتی تسلیم مردم شدم، اما در روز محشر، این تسلیم باعث می‌شود تا بر گردنم خون مردم بماند.