گنجور

شمارهٔ ۳۱

سوزد هزار شمع به بیت الحزن مرا
زین داغها که از تو فروزد به تن مرا
خواهم ز دلبران جفا پیشه داد دل
یک چند دل اگر بگذارد به من مرا
ناصح بدست دل بگذار اختیار من
یا وارهان ز دست دل خویشتن مرا
پیمان ز بد گمانی من هر گهی شکست
افزود مهر آن بت پیمان شکن مرا
دستی که باشدم به گریبان چه می کنی
روزی که باشد از تو به جیب کفن مرا
شادم که پا ز انجمن این و آن کشید
از بس (سحاب) دید به هر انجمن مرا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سوزد هزار شمع به بیت الحزن مرا
زین داغها که از تو فروزد به تن مرا
هوش مصنوعی: هزاران شمع به خاطر غم و اندوه من می‌سوزند، چرا که این دردها و داغ‌ها از تو بر تن من می‌ریزند و قلبم را می‌سوزانند.
خواهم ز دلبران جفا پیشه داد دل
یک چند دل اگر بگذارد به من مرا
هوش مصنوعی: می‌خواهم از معشوقان ستمگر دل‌ربایی کنم و مقداری از دل خود را به من بسپارند، اگر دلشان این اجازه را بدهد.
ناصح بدست دل بگذار اختیار من
یا وارهان ز دست دل خویشتن مرا
هوش مصنوعی: ای نصیحتگر، یا به من اختیار دل را بسپار تا من خودم را رها کنم، یا اینکه مرا از بند دل خود آزاد کن.
پیمان ز بد گمانی من هر گهی شکست
افزود مهر آن بت پیمان شکن مرا
هوش مصنوعی: هر بار که به خاطر بدگمانی‌ام با تو به مشکل می‌خورم، عشق و محبت من به آن معشوقه پیمان‌شکنی که تو هستی، بیشتر می‌شود.
دستی که باشدم به گریبان چه می کنی
روزی که باشد از تو به جیب کفن مرا
هوش مصنوعی: وقتی روزی به سراغم بیایی که جسمم درون کفن باشد، چه کاری می‌خواهی با دستی که به گریبان من است انجام دهی؟
شادم که پا ز انجمن این و آن کشید
از بس (سحاب) دید به هر انجمن مرا
هوش مصنوعی: شادم که از جمع دوستان و آشنایان فاصله گرفته‌ام، چون بارها دیده‌ام که در هر جمعی فقط به من توجه می‌شود.