گنجور

شمارهٔ ۲۸

صحبت اغیار داد ره به دلش کینه را
زشت کند روی زشت چهره ی آئینه را
در بر طفلی که یافت ره به دبستان عشق
شادی یک شنبه نیست صد شب آدینه را
چون دل بی رحم او شد دل من آهنین
بس که زپیکان خویش کرد هدف سینه را
از اثر آه من سرزده خطش بلی
تیره کند دود آه طلعت آئینه را
صوفی از آلودگی کسوف خود پاک خواست
زان به می صاف شست خرقه ی پشمینه را
گفته خسرو نکرد جلوه چو طبع (سحاب)
ریخت به درگاه شاه گوهر گنجینه را
داور انجم سپاه فتحعلی شه که شست
از سیر خسروان دفتر پیشینه را

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صحبت اغیار داد ره به دلش کینه را
زشت کند روی زشت چهره ی آئینه را
هوش مصنوعی: گفت‌وگو با دیگران باعث می‌شود که دل او کینه‌ورزی کند و این کینه موجب می‌شود تا چهره زشت او حتی زشت‌تر به نظر برسد، مانند آئینه‌ای که تصویر ناپسند را نمایش می‌دهد.
در بر طفلی که یافت ره به دبستان عشق
شادی یک شنبه نیست صد شب آدینه را
هوش مصنوعی: در کنار کودکی که به مدرسه عشق راه پیدا کرده، روز شادی یکشنبه وجود ندارد، بلکه صد شب جمعه را تجربه می‌کند.
چون دل بی رحم او شد دل من آهنین
بس که زپیکان خویش کرد هدف سینه را
هوش مصنوعی: زمانی که دل او بسیار بی‌رحم شد، دل من هم به حدی سخت و محکم شد که دیگر هیچ‌چیزی نمی‌توانست مرا آزار دهد، چرا که او با تیرهایش سزاوارانه به سینه‌ام هدف می‌گرفت.
از اثر آه من سرزده خطش بلی
تیره کند دود آه طلعت آئینه را
هوش مصنوعی: از اشک و ناله‌ام، چهره او را تیره و تار می‌کند، مثل دودی که بر روی آینه می‌نشیند و تصویر را مخدوش می‌سازد.
صوفی از آلودگی کسوف خود پاک خواست
زان به می صاف شست خرقه ی پشمینه را
هوش مصنوعی: صوفی که به دنبال پاک شدن از آلودگی‌ها و تاثیرات منفی است، تصمیم می‌گیرد که با نوشیدن می صاف، خرقه ی پشمینه‌اش را شستشو دهد.
گفته خسرو نکرد جلوه چو طبع (سحاب)
ریخت به درگاه شاه گوهر گنجینه را
هوش مصنوعی: خسرو اظهار کرد که وقتی زیبایی خود را نشان نداد، همانند ابرهایی که باران می‌ریزند، گنجینه‌ای از گوهرها را در حضور شاه به نمایش گذاشت.
داور انجم سپاه فتحعلی شه که شست
از سیر خسروان دفتر پیشینه را
هوش مصنوعی: داور ستاره‌ها، سپاه فتحعلی‌شاه است که گذشته‌ی پادشاهان را پاک کرده و جدیدی نوشته است.