شمارهٔ ۲۴۴
کجا اندیشه از چشم بد ایام میکردم؟
در ایامی که در میخانه می در جام میکردم
کنون نه وصل صیاد و نه امید گرفتاری
به این روزم نشاند آن شکوهها کز دام میکردم
به ظاهر از سر کوی تو میرفتم به شوق اما
نگاه حسرتی سوی قفا هر گام میکردم
کنون دانم که هر عشقی که با غیر تو ورزیدم
هوس بوده است و من بیهوده عشقش نام میکردم
تو را کس همنشین با من نمیدانست در کویت
به این نسبت سگ کوی تو را بدنام میکردم
نبود انجام کار من چنین در عاشقی گر من
در آغاز غمش اندیشه از انجام میکردم
نمیکردم (سحاب) این شکوهها ز انجام هجرانش
اگر در وصل شامی صبح و صبحی شام میکردم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کجا اندیشه از چشم بد ایام میکردم؟
در ایامی که در میخانه می در جام میکردم
هوش مصنوعی: کجا فکر میکردم که روزگار چقدر بد است؟ در زمانی که در حال نوشیدن شراب بودم و خوش میگذراندم.
کنون نه وصل صیاد و نه امید گرفتاری
به این روزم نشاند آن شکوهها کز دام میکردم
هوش مصنوعی: حالا نه ارتباطی با صیاد دارم و نه امیدی به گرفتار شدن. این روزها من را به یاد آن زیباییهایی میاندازد که قبلاً از دامهای عشق تجربه کردهام.
به ظاهر از سر کوی تو میرفتم به شوق اما
نگاه حسرتی سوی قفا هر گام میکردم
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که من در حال رفتن از کنار تو هستم و این کار را با خوشحالی انجام میدهم، اما در واقع هر قدمی که برمیدارم، با حسرت به عقب نگاه میکنم.
کنون دانم که هر عشقی که با غیر تو ورزیدم
هوس بوده است و من بیهوده عشقش نام میکردم
هوش مصنوعی: اکنون میدانم که هر احساسی که نسبت به دیگران داشتم، تنها یک خواسته یا تمایل بوده و من بیدلیل آن را عشق مینامیدم.
تو را کس همنشین با من نمیدانست در کویت
به این نسبت سگ کوی تو را بدنام میکردم
هوش مصنوعی: هیچکس تو را همنشین من نمیدانست و اگر در نزدیکیات بودم، به خاطر این نسبت، مانند سگی که در کوی تو بدنام است، تو را نیز بدنام میکردم.
نبود انجام کار من چنین در عاشقی گر من
در آغاز غمش اندیشه از انجام میکردم
هوش مصنوعی: اگر من در ابتدای عشق به پایان کار خود فکر میکردم، هرگز در این راه قدم نمیگذاشتم.
نمیکردم (سحاب) این شکوهها ز انجام هجرانش
اگر در وصل شامی صبح و صبحی شام میکردم
هوش مصنوعی: اگر در پیوندی عاشقانه از صبح تا شب با او بودم، این دلشکستگیها و گلایهها را نمیکردم.