گنجور

شمارهٔ ۲۴

به قصد صید دیگر ریخت خون صید دل ما را
و گرنه هرگز این طالع نباشد بسمل ما را
به راه منزل اغیار پویانست و از خجلت
به هر کس می رسد پرسد نشان منزل ما را
ندارد تا دل ما هست غم در هیچ دل راهی
روا باشد که داند هر دلی قدر دل ما را
بگستر دامی اکنون کز اسیری نیست دل آگه
اگر خواهی بدست آورد صید غافل ما را
(سحاب) آزرده شد دستش ز قتل ما و در محشر
که می گوید جواب ادعای قاتل ما را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به قصد صید دیگر ریخت خون صید دل ما را
و گرنه هرگز این طالع نباشد بسمل ما را
هوش مصنوعی: این شعر اشاره به آن دارد که دل ما در دام عشق گرفتار شده و به نوعی شکار شده است. اگرچه این وضعیت بسیار دشوار و دردناک است، اما بر اساس سرنوشت، به نظر می‌رسد که این سرنوشت چنین بوده و نمی‌توان از آن فرار کرد. به عبارتی دیگر، عشق به ما آسیب می‌زند و ما در این معامله اجباری قرار داریم.
به راه منزل اغیار پویانست و از خجلت
به هر کس می رسد پرسد نشان منزل ما را
هوش مصنوعی: شخصی در حال حرکت به سمت خانه دیگران است و به خاطر شرم و خجالت، از هر کسی که به او می‌رسد، نشانی منزل خود را می‌پرسد.
ندارد تا دل ما هست غم در هیچ دل راهی
روا باشد که داند هر دلی قدر دل ما را
هوش مصنوعی: زمانی که دل ما غمگین است، هیچ دل دیگری نمی‌تواند در این غم راهی به خود ببیند. فقط دلی که ارزش واقعی دل ما را می‌داند، می‌تواند درک کند که چه حالتی داریم.
بگستر دامی اکنون کز اسیری نیست دل آگه
اگر خواهی بدست آورد صید غافل ما را
هوش مصنوعی: اکنون باید دام خود را پخش کنی، زیرا دیگر دل ما آگاه از اسیری نیست. اگر می‌خواهی که ما را غافلانه به دام بیندازی، همین حالا اقدام کن.
(سحاب) آزرده شد دستش ز قتل ما و در محشر
که می گوید جواب ادعای قاتل ما را
هوش مصنوعی: ابر از کشتن ما ناراحت شده و در قیامت به قاتل ما پاسخ خواهد داد.