گنجور

شمارهٔ ۲۳۹

چه غم گر در بهاری بوسهٔ او نقد جان دادم
حیات بی ثباتی بهر عمر جاودان دادم
نشد هرگز به من مایل دل او بر خلاف من
که غیر از او ندادم دل به کس تا آنکه جان دادم
تمام عمر صرف این و آن کردم، ستم کردم
که گنج شایگانی را خود از کف رایگان دادم
نبودم دوست تا با او نبودم آسمان دشمن
که جان دادم ز دست این چو دل بر دست آن دادم
زرنگ چون زریرم تا نگردد راز دل پیدا
رخ خود را زخون دیده رنگ ارغوان دادم
ز دست طعنه ی پیر و جوان مردم سزای من
که در پیری عنان خود بدست آن جوان دادم
مرا نبود (سحابا) با فلک دست مکافاتی
خدنگ آه من گیرد مگر از آسمان دادم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چه غم گر در بهاری بوسهٔ او نقد جان دادم
حیات بی ثباتی بهر عمر جاودان دادم
هوش مصنوعی: چه غم، اگر در روزهای بهار بوسهٔ او را به قیمت جانم تقدیم کردم؛ زیرا این زندگی ناپایدار را برای عمر جاودانم فدای کردم.
نشد هرگز به من مایل دل او بر خلاف من
که غیر از او ندادم دل به کس تا آنکه جان دادم
هوش مصنوعی: هرگز دل او به من علاقه‌مند نشد، در حالی که من به جز او به هیچ کس دیگری علاقه‌ای نداشتم تا زمانی که جانم را فدای او کردم.
تمام عمر صرف این و آن کردم، ستم کردم
که گنج شایگانی را خود از کف رایگان دادم
هوش مصنوعی: من تمام عمرم را صرف دیگران کردم و به خودم ظلم کرده‌ام، چون گنجینه‌ای با ارزش را بدون توجه و به آسانی از دست دادم.
نبودم دوست تا با او نبودم آسمان دشمن
که جان دادم ز دست این چو دل بر دست آن دادم
هوش مصنوعی: من زمانی که او در کنارم نبود، خودم را در آسمان احساس نمی‌کردم. حال که جانم را به خاطر این دل به دست او سپردم، دیگر نمی‌توانم دشمنی آسمان را احساس کنم.
زرنگ چون زریرم تا نگردد راز دل پیدا
رخ خود را زخون دیده رنگ ارغوان دادم
هوش مصنوعی: زریر باهوش است و نمی‌خواهد اسرار دلش فاش شود. برای اینکه چهره‌ام رنگ خون و ارغوانی نگیرد و احساساتم را بروز ندهد، تلاش می‌کنم.
ز دست طعنه ی پیر و جوان مردم سزای من
که در پیری عنان خود بدست آن جوان دادم
هوش مصنوعی: به خاطر حرف‌ها و کنایه‌های مردم، چه پیر و چه جوان، عذاب می‌کشم؛ زیرا من در دوران پیری‌ام، اختیار خود را به دست جوانی سپردم.
مرا نبود (سحابا) با فلک دست مکافاتی
خدنگ آه من گیرد مگر از آسمان دادم
هوش مصنوعی: من با آسمان درگیر نیستم و تیری از درد و آه من در آنجا نخواهد نشست، مگر اینکه من از آسمان فریاد برآورم.