شمارهٔ ۲۲۶
چنان در بزم غیر امشب غمین از وصل جانانم
که هردم شاد سازند از نوید روز هجرانم
چو اندیشم ز جور پاسبان و منع دربانش
که در آن کوز چشم این و آن از ضعف پنهانم
گرم زین پیش یک گل بود دایم زینت دامان
کنون باشد ز خون دل بسی گلرنگ دامانم
گرم از پرتو یک شمع روشن بود بزم امشب
هزاران شمع از آه آتشین بین در شبستانم
به ترک غیر دیشب بسته پیمان با من و امشب
به بزم او کشد پیمانه یار سستپیمانم
به حسن از ماه من چندان که باشد کم مه کنعان
من از بیطاقتی افزون (سحاب) از پیر کنعانم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چنان در بزم غیر امشب غمین از وصل جانانم
که هردم شاد سازند از نوید روز هجرانم
هوش مصنوعی: امشب به قدری ناراحتم از دوری معشوق که حتی در مهمانی دیگران هم نمیتوانم خوشحال باشم و مدام یاد روز جداییام میافتم.
چو اندیشم ز جور پاسبان و منع دربانش
که در آن کوز چشم این و آن از ضعف پنهانم
هوش مصنوعی: وقتی به ظلم و ستم محافظ و جلوگیری از ورود دیگران فکر میکنم، متوجه میشوم که در دل این شرایط، ضعفهای خود را به طور پنهانی میپوشانم.
گرم زین پیش یک گل بود دایم زینت دامان
کنون باشد ز خون دل بسی گلرنگ دامانم
هوش مصنوعی: تا پیش از این یکی گل بود که همیشه زینتبخش دامنم بود، اما اکنون بر اثر دلتنگی و غم، دامنم پر از رنگهای مختلف گلهاست.
گرم از پرتو یک شمع روشن بود بزم امشب
هزاران شمع از آه آتشین بین در شبستانم
هوش مصنوعی: امشب بزم ما تنها به نور یک شمع روشن است، اما از دل آتشین و اشکهای من، مانند هزار شمع میدرخشد و فضا را روشن میکند.
به ترک غیر دیشب بسته پیمان با من و امشب
به بزم او کشد پیمانه یار سستپیمانم
هوش مصنوعی: دیشب شخصی غیر از محبوب من با من عهد و پیمان بسته بود، اما امشب آن محبوب ناپایدار به مهمانی دیگری میرود و پیمانهاش را پیش آنجا میبرد.
به حسن از ماه من چندان که باشد کم مه کنعان
من از بیطاقتی افزون (سحاب) از پیر کنعانم
هوش مصنوعی: هرچقدر که زیبایی تو از ماه کمتر باشد، برای من هیچ فرقی نمیکند. عشق من به تو به اندازهای است که بیتابیام از این زیبایی به قدری زیاد است که همچون ابرها از درد دوری میبارم.