شمارهٔ ۲۰۷
ز چشم غیر پوشیدم جمالش
نمیدانم چه سازم با خیالش
به کویش زندگی چندان حرام است
که خونم غیر اگر ریزد حلالش
نویسم نامه و مرغی نبینم
که بتوان بست این آتش به بالش
دلم از همنشینت رشکها داشت
کنون از رحم می سوزد به حالش
به گلشن چون پسندم نو گلی را
کز آب دیده پروردم نهالش
سپند از خال او دارد بر آتش
چه غم از آفت عین الکمالش
چه سود از چشمه ی حیوان که هرگز
نصیب تشنه ای نبود زلالش
(سحابا) طی شد ایامی که می بود
زمن در بزم اغیار انفعالش
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز چشم غیر پوشیدم جمالش
نمیدانم چه سازم با خیالش
هوش مصنوعی: چشمم از دیدن او دور است و نمیدانم با یادش چه کنم.
به کویش زندگی چندان حرام است
که خونم غیر اگر ریزد حلالش
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و وابستگی به او، زندگی در کنار او برایم بسیار مهم و ارزشمند است. حتی اگر جانم را فدای او کنم، این فداکاری در نزد من حلال و پذیرفته شده است.
نویسم نامه و مرغی نبینم
که بتوان بست این آتش به بالش
هوش مصنوعی: میخواهم نامهای بنویسم، اما هیچ پرندهای نیست که بتواند این شعله را بر روی بالهایش منتقل کند.
دلم از همنشینت رشکها داشت
کنون از رحم می سوزد به حالش
هوش مصنوعی: دل من به خاطر همنشینی تو حسادت میکرد، اما حالا به خاطر حال بد تو به حال تو دلسوزی میکند.
به گلشن چون پسندم نو گلی را
کز آب دیده پروردم نهالش
هوش مصنوعی: در باغی زیبا، گلی را پس از آنکه با اشکهای خودم پرورش دادم، دوست دارم.
سپند از خال او دارد بر آتش
چه غم از آفت عین الکمالش
هوش مصنوعی: سپند به خاطر خال او روشن است و آتش را نمیترساند؛ پس از آفتی که در عین کمال او وجود دارد، نگران نیست.
چه سود از چشمه ی حیوان که هرگز
نصیب تشنه ای نبود زلالش
هوش مصنوعی: چه فایدهای دارد چشمهای که هرگز کسی که تشنه است، نتوانسته از آبی زلال آن بهرهمند شود؟
(سحابا) طی شد ایامی که می بود
زمن در بزم اغیار انفعالش
هوش مصنوعی: ای روزگار، روزهایی که من در مجالس دیگران بیمزه و بیتأثیر بودم، به پایان رسید.