گنجور

شمارهٔ ۱۹۴

ز دوری تو نمردم همین گناهم بس
ولی امید وصال تو عذرخواهم بس
به کوی باده فروش ار دهند راهم بس
که از حوادث دوران همین پناهم بس
مکن ز چشم سیاهت سیاه تر روزم
سیاهکاری آن طره ی سیاهم بس
نخواهم اینکه کسی پی برد به قاتل من
و گرنه پنجه ی خونین او گواهم بس
به محشرم بتو دعوی خون‌بهایی نیست
به زیر تیغ همین از تو یک نگاهم بس
امید وصل گه و بی‌گه از توام نبود
یکی نگاه به سوی تو گاه‌گاهم بس
مرا بودای عشقت دلیل حاجت نیست
چرا که جذبه ی شوق تو خضر راهم بس
فروغ مهر فلک گو متابم از روزن
(سحاب) پرتو آن روی همچو ما هم بس

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز دوری تو نمردم همین گناهم بس
ولی امید وصال تو عذرخواهم بس
هوش مصنوعی: به خاطر دوری تو نمرده‌ام و همین خود گناه بزرگی است. اما امیدوارم یک روز به وصالت برسم و این امیدم می‌تواند عذرم را توجیه کند.
به کوی باده فروش ار دهند راهم بس
که از حوادث دوران همین پناهم بس
هوش مصنوعی: اگر در مسیر باده‌فروشی راهی پیدا کنم، همین که در برابر اتفاقات و مشکلات زندگی پناهی داشته باشم، برایم کافی است.
مکن ز چشم سیاهت سیاه تر روزم
سیاهکاری آن طره ی سیاهم بس
هوش مصنوعی: چشمان سیاه تو را نیانداز و زندگی من را بیش از این تیره مکن، زیرا تاریکی روزهای من به خاطر آن موی سیاه توست.
نخواهم اینکه کسی پی برد به قاتل من
و گرنه پنجه ی خونین او گواهم بس
هوش مصنوعی: نمی‌خواهم کسی بفهمد که قاتل من کیست، وگرنه نشان خونین او خودش گواهی می‌دهد.
به محشرم بتو دعوی خون‌بهایی نیست
به زیر تیغ همین از تو یک نگاهم بس
هوش مصنوعی: در روز قیامت، من نسبت به تو هیچ ادعایی در مورد خون‌بهائی ندارم؛ همین که تحت فشار قرار دارم و با یک نگاه به تو می‌توانم احساساتی عمیق را تجربه کنم، کافی است.
امید وصل گه و بی‌گه از توام نبود
یکی نگاه به سوی تو گاه‌گاهم بس
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به بیان احساسش نسبت به معشوق می‌پردازد. او می‌گوید که اگرچه امیدوار به وصال و دیدار معشوق است، اما به خاطر فاصله و کمبود ارتباط، آن امید دور از واقعیت به نظر می‌رسد. با این حال، گاهی فقط یک نگاه به سوی معشوق برایش کافی است و می‌تواند او را خوشحال کند.
مرا بودای عشقت دلیل حاجت نیست
چرا که جذبه ی شوق تو خضر راهم بس
هوش مصنوعی: عشق تو برای من مثل یک نشانه و دلیل است، نیازی به توجیه ندارم، زیرا اشتیاق تو برای من همچون راهنمایی است که همیشه مرا به سوی هدفم هدایت می‌کند.
فروغ مهر فلک گو متابم از روزن
(سحاب) پرتو آن روی همچو ما هم بس
هوش مصنوعی: به من بگو که نوری که از آسمان می‌تابد، از روزنه‌ها دور نرو. پرتوی آن چهره، مانند ما کافیست.