گنجور

شمارهٔ ۱۹۵

ذوقی مبادش از غم صیاد در قفس
مرغی کز آشیانه کند یاد در قفس
صد ناله از غرور گلم بود در چمن
گر آهی از تغافل صیاد در قفس
مرغ حیاتم از قفس تن پرد ز شوق
چون بنگرد که طایری افتاد در قفس
شکرانه ی فراغت کنج قفس گهی
نالم به حال طایر آزاد در قفس
این است اگر وفای گل و رحم باغبان
هر طایری به موسم گل باد در قفس
اندیشه ای زبیم رهایی اگر بود
هرگز نداشتم دل ناشاد در قفس
از رشک زاغ و غیرت گلچین مرا (سحاب)
یک عقده ای نبود که نگشاد در قفس

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ذوقی مبادش از غم صیاد در قفس
مرغی کز آشیانه کند یاد در قفس
هوش مصنوعی: شادی‌ای نداشته باش، از درد و اندوه شکارچی که مرغی در قفسش به یاد لانه‌اش می‌افتد.
صد ناله از غرور گلم بود در چمن
گر آهی از تغافل صیاد در قفس
هوش مصنوعی: در میان گل‌ها، صدها ناله از افتخار من به گوش می‌رسد، و اگر صیاد در قفس بخواهد بی‌توجهی کند، آهی از او شنیده خواهد شد.
مرغ حیاتم از قفس تن پرد ز شوق
چون بنگرد که طایری افتاد در قفس
هوش مصنوعی: جان من مانند پرنده‌ای از قفس بدنم به شوق پرواز بال می‌گشاید، هنگامی که می‌بیند که پرنده‌ای در قفس گرفتار شده است.
شکرانه ی فراغت کنج قفس گهی
نالم به حال طایر آزاد در قفس
هوش مصنوعی: شکرگزار زمانی باش که آزاد هستی، گاهی نیز برای پرنده‌ای که در قفس اسیر است، ناله و غمگینی کن.
این است اگر وفای گل و رحم باغبان
هر طایری به موسم گل باد در قفس
هوش مصنوعی: این بیت به ارزش و اهمیت وفاداری گل و مهربانی باغبان اشاره دارد. هر پرنده‌ای که در زمان شکوفایی گل‌ها در قفس باشد، باید از این رفتار درس بگیرد و به آن احترام بگذارد. این مفهوم به ما می‌آموزد که در زمان زیبایی و شکوفایی، باید قدر محبت و وفا را دانست و آن را گرامی داشت.
اندیشه ای زبیم رهایی اگر بود
هرگز نداشتم دل ناشاد در قفس
هوش مصنوعی: اگر فکری برای رهایی از درد و رنج وجود داشت، هرگز دل غمگینی در این تنگنا احساس نمی‌کردم.
از رشک زاغ و غیرت گلچین مرا (سحاب)
یک عقده ای نبود که نگشاد در قفس
هوش مصنوعی: از حسادت زاغ و غیرت گلچین، هیچ راهی برای آزاد کردن من از این قفس وجود نداشت.