شمارهٔ ۱۹۲
صباح عید صیام است ساقیا برخیز
که مدتی به بطالت گذشت عمر عزیز
شکست رونق زهد آنچنان که زاهد هم
پی فریب ندارد به سجه دست آویز
گمان مبر که به شرع اهتمام روزه بود
به غایتی که هم از باده کس کند پرهیز
چه غم دمیدت اگر خط که حسن نقصی از آن
در این زمانه نیاید به چشم اهل تمیز
شد آفتاب رخت تا نهان زدیده او
(سحاب) را چو سحاب است چشم گوهر ریز
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صباح عید صیام است ساقیا برخیز
که مدتی به بطالت گذشت عمر عزیز
هوش مصنوعی: صبح عید رمضان فرا رسیده است، ای ساقی بیدار شو؛ چرا که مدت زیادی از عمر گرانبهای ما بیفایده گذشته است.
شکست رونق زهد آنچنان که زاهد هم
پی فریب ندارد به سجه دست آویز
هوش مصنوعی: رونق و جذابیت زهد به قدری کاهش یافته که خود زاهد نیز در پی فریب هیچکس نیست و به سادگی فریب میخورد.
گمان مبر که به شرع اهتمام روزه بود
به غایتی که هم از باده کس کند پرهیز
هوش مصنوعی: این گفته بیان میکند که گمان نکنید که رعایت روزه فقط به معنای خودداری از خوردن و نوشیدن در یک بازه زمانی خاص است. بلکه هدف اصلی بیشتر از آن است و باید به خودسازی و دوری از گناهان و موانع روحانی نیز توجه شود.
چه غم دمیدت اگر خط که حسن نقصی از آن
در این زمانه نیاید به چشم اهل تمیز
هوش مصنوعی: چه اهمیتی دارد اگر زیباییهای تو کمی ناقص به نظر برسد؟ در این زمانه، مردم واقعاً توانایی درک ارزشهای واقعی را ندارند.
شد آفتاب رخت تا نهان زدیده او
(سحاب) را چو سحاب است چشم گوهر ریز
هوش مصنوعی: به خاطر تابش دلنشین چهرهات، ابرها از دیدهی او پنهان شدند؛ چشمان او مانند ابر، مرواریدهای درخشانی را میریزند.