گنجور

شمارهٔ ۱۹

در کویش ای رقیب همین درد بس مرا
کز چون تو نا کسی نکند فرق کس مرا
نه جور خاری و نه جفای گلی دریغ
زآسایشی که بود به کنج قفس مرا
با پاکدامنان هوس الفتیش نیست
آن به که باز داند از اهل هوس مرا
نزدیک گشته محمل آن ماه نو سفر
کز دل رسد به گوش صدای جرس مرا
آن نور دیده رفت و فراقش زدیده برد
نوری که بود از رخ او منقبس مرا
چون دسترس به دامن او نیست ای اجل
بر دامن تو کاش بود دسترس مرا
گر سوز ناله ام بود این بهر آشیان
گیرم که جمع گشت یکی مشت خس مرا
در کنج فقر ترک هوس کرده و کنون
باشد نه بیم دزدونه خوف عسس مرا
گوید ببال از اینکه به جولانگه (سحاب)
آلوده شد به خاک تو نعل فرس مرا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در کویش ای رقیب همین درد بس مرا
کز چون تو نا کسی نکند فرق کس مرا
هوش مصنوعی: در کوی تو، ای رقیب، همین درد برای من کافی است که هیچ‌کس نمی‌تواند به اندازه تو برایم بی‌اعتنا و نامشخص باشد.
نه جور خاری و نه جفای گلی دریغ
زآسایشی که بود به کنج قفس مرا
هوش مصنوعی: نه سختی و زحمتی از خارها، و نه ظلم و بی‌مهری از گل‌ها، افسوس که آرامشی که در گوشه قفس من بود، از دست رفته است.
با پاکدامنان هوس الفتیش نیست
آن به که باز داند از اهل هوس مرا
هوش مصنوعی: با انسان‌های پاکدامن ارتباطی نداشته، بهتر است که از کسی دوری کنم که به افراط در هوسرانی معروف است.
نزدیک گشته محمل آن ماه نو سفر
کز دل رسد به گوش صدای جرس مرا
هوش مصنوعی: نزدیک شده است محمل آن ماه تازه، سفری که صدای جرسش به گوشم می‌رسد و احساساتم را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
آن نور دیده رفت و فراقش زدیده برد
نوری که بود از رخ او منقبس مرا
هوش مصنوعی: آن روشنایی که از وجود او به من می‌تابید، اکنون با رفتن او از میان من رفته است و جدایی‌اش چشمانم را از این نور بی‌نصیب کرده است.
چون دسترس به دامن او نیست ای اجل
بر دامن تو کاش بود دسترس مرا
هوش مصنوعی: وقتی که به دامن او دسترسی ندارم، ای مرگ، کاش می‌توانستم به دامن تو دست پیدا کنم.
گر سوز ناله ام بود این بهر آشیان
گیرم که جمع گشت یکی مشت خس مرا
هوش مصنوعی: اگر صدای ناله‌ام به خاطر عشق است، این را برای فراهم کردن آشیان می‌خواهم، چون اکنون فقط یک مشت خاک برای من باقی مانده است.
در کنج فقر ترک هوس کرده و کنون
باشد نه بیم دزدونه خوف عسس مرا
هوش مصنوعی: در گوشه‌ی فقر، آرزوها را رها کرده‌ام و اکنون نه از دزدان می‌ترسم و نه از مأموران.
گوید ببال از اینکه به جولانگه (سحاب)
آلوده شد به خاک تو نعل فرس مرا
هوش مصنوعی: می‌گوید خوشحال است که از خاک تو، نعل اسبش به گرد و غبار آسمان آلوده شده است.