گنجور

شمارهٔ ۱۸۷

بر آن سرم که دهم دل به دلنواز دگر
که تا فزون کنم از عجز خویش ناز دگر
از این طبیب ندیدیم چاره به که رویم
به چاره سازی دل سوی چاره ساز دگر
دگر چو شمع میفروز چهره زانکه فتاد
به جانم آتشی از عشق جان گداز دگر
نوای ساز محبت به گوش من مسرای
که خوش فتاده به گوشم سرود ساز دگر
دهم به ماه رخی تازه دل، که عاشق نو
زعاشقان دگر دارد امتیاز دگر
شده است راز نهان تو فاش و میخواهم
که تا بدل بسپارم نهفته راز دگر
بگو عبث ننوازش به آب و دانه که کرد
کبوتر دل من میل شاهباز دگر
گرم زناز بتان بی نیاز خواهد شاه
(سحاب) نیست مراهم جز این نیاز دگر
ستوده فتحعلی شاه آن که صد محمود
بود بدرگه او هر یکی ایاز دگر

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر آن سرم که دهم دل به دلنواز دگر
که تا فزون کنم از عجز خویش ناز دگر
هوش مصنوعی: این ابراز احساس می‌کند که فردی تمایل دارد عشقش را به کسی دیگر بدهد، تا از ناتوانی خود کمی کم کند و به نوعی خود را قوی‌تر نشان دهد. او می‌خواهد با محبت به دیگری، احساس ضعف خودش را جبران کند.
از این طبیب ندیدیم چاره به که رویم
به چاره سازی دل سوی چاره ساز دگر
هوش مصنوعی: از این پزشک درمانگاهی ندیده‌ایم، پس بهتر است به دنبال راه حل دیگری برویم و دل‌مان را به سمت کسی دیگر که می‌تواند ما را درمان کند، متمایل کنیم.
دگر چو شمع میفروز چهره زانکه فتاد
به جانم آتشی از عشق جان گداز دگر
هوش مصنوعی: اگر دوباره همچون شمع نبرم به چهره، زیرا از عشق شعله‌ای در جانم افتاده که جانم را می‌سوزاند.
نوای ساز محبت به گوش من مسرای
که خوش فتاده به گوشم سرود ساز دگر
هوش مصنوعی: آوای محبت در گوش من طنین‌انداز است، زیرا آهنگ دل‌انگیز دیگری به گوشم رسیده است.
دهم به ماه رخی تازه دل، که عاشق نو
زعاشقان دگر دارد امتیاز دگر
هوش مصنوعی: من به چهره‌ای زیبا و تازه دل می‌دهم، زیرا عاشقانی که تازگی دارند، در عشق خود تفاوتی دیگر دارند.
شده است راز نهان تو فاش و میخواهم
که تا بدل بسپارم نهفته راز دگر
هوش مصنوعی: راز پنهان تو آشکار شده و من می‌خواهم که آن را به کسی بسپارم تا راز دیگری را حفظ کنم.
بگو عبث ننوازش به آب و دانه که کرد
کبوتر دل من میل شاهباز دگر
هوش مصنوعی: بگو که نوازش‌های بی‌فایده به کبوترم ندهید، چون دل من به سوی پرواز و آزادی دیگر می‌کشد.
گرم زناز بتان بی نیاز خواهد شاه
(سحاب) نیست مراهم جز این نیاز دگر
هوش مصنوعی: وقتی که شاه از زیبایی‌ها و دلربایی‌های معشوق بی‌نیاز شود، دیگر به من هیچ احتیاجی نخواهد بود جز همین عشق و وابستگی.
ستوده فتحعلی شاه آن که صد محمود
بود بدرگه او هر یکی ایاز دگر
هوش مصنوعی: فتحعلی شاه ستوده است، زیرا در درگاه او هر یک از محمودها (پادشاهان قدرتمند) مانند ایاز دیگری (دستیار وفادار و شایسته) بودند.