گنجور

شمارهٔ ۱۸۲

از دست تست باده به کامم چنان لذیذ
خون منت به کام بود آنچنان لذیذ
چون زاهد از کفش نستانم قدح که نیست
غم ناگوار و باده زدست بتان لذیذ
دشنام اگر دهد عوض بوسه گوبده
کان هم بود چو بوسه ی او ز آن دهان لذیذ
گر پیرم ار جوان، نکنم ترک می که، هست
در کام پیر خوش به مذاق جوان لذیذ
تا چند کام جان من از زهر هجر تلخ
ای شربت وصال تو در کام جان لذیذ
چون زهر زخم تیغ بود ناگوار لیک
هم این زدست تست گوارا هم آن لذیذ
از بس چشید لذت هجران مذاق من
شد در مذاق زهر غم آسمان لذیذ
باشد لذیذ خون (سحابت) چنان به کام
کز جام زر به کام تو خون رزان لذیذ

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از دست تست باده به کامم چنان لذیذ
خون منت به کام بود آنچنان لذیذ
هوش مصنوعی: اینجا شاعر از لذتی صحبت می‌کند که از نوشیدن شراب به دست می‌آورد. او می‌گوید که این احساس خوشایند به اندازه‌ای شیرین و دلپذیر است که مانند طعم خونِ منت است. در واقع، او از مقایسه این دو لذت می‌گوید و این‌گونه احساسات عمیق و شیرین را منتقل می‌کند.
چون زاهد از کفش نستانم قدح که نیست
غم ناگوار و باده زدست بتان لذیذ
هوش مصنوعی: وقتی که زاهد را از من خواسته‌ام، دیگر نیازی به دل‌نگرانی ندارم و از نوشیدن شراب لذت می‌برم که زیبایی‌های معشوقان این لذت را دوچندان کرده است.
دشنام اگر دهد عوض بوسه گوبده
کان هم بود چو بوسه ی او ز آن دهان لذیذ
هوش مصنوعی: اگر کسی به جای بوسه، دشنام بدهد، باز هم می‌توان آن را شیرین و خوشایند دانست، چرا که لذت آن به اندازه بوسه‌اش از همان دهان دلپذیر است.
گر پیرم ار جوان، نکنم ترک می که، هست
در کام پیر خوش به مذاق جوان لذیذ
هوش مصنوعی: اگرچه من پیر شده‌ام و جوان نیستم، اما هرگز شراب را ترک نمی‌کنم، زیرا در لذت و طعم شیرین شراب، هیچ تفاوتی میان سنین وجود ندارد.
تا چند کام جان من از زهر هجر تلخ
ای شربت وصال تو در کام جان لذیذ
هوش مصنوعی: چقدر باید عذاب کشید و از درد جدایی رنج برد؟ ای نوشیدنی وصالت، چقدر شیرین و لذت‌بخش هستی در زندگی‌ام!
چون زهر زخم تیغ بود ناگوار لیک
هم این زدست تست گوارا هم آن لذیذ
هوش مصنوعی: زخم تیغ به شدت دردناک و ناخوشایند است، اما گاهی اوقات می‌تواند به دلیل ارتباطش با کسی که آن را زده، برای ما خوشایند باشد. در اینجا اشاره به دو جنبه وجود دارد: درد و لذت که هر دو می‌توانند در یک تجربه وجود داشته باشند.
از بس چشید لذت هجران مذاق من
شد در مذاق زهر غم آسمان لذیذ
هوش مصنوعی: به خاطر چشیدن لذت جدایی، طعم من مثل زهر اندوه در آسمان شیرین شده است.
باشد لذیذ خون (سحابت) چنان به کام
کز جام زر به کام تو خون رزان لذیذ
هوش مصنوعی: خون عشق تو آن‌قدر شیرین و لذیذ است که مانند جرعه‌ای از یک جام طلایی به دل می‌نشیند.