شمارهٔ ۱۵۹
عنان او چو گرفتم دل از فغان افتاد
کنون که وقت فغان بود از زبان افتاد
ز باده روی کس اینگونه لاله گون نشود
مگر به چشم تو این چشم خونفشان افتاد
دل مراست تمنای قوت آهی
مگر به فکر مکافات آسمان افتاد
حدیث چشمه ی نوشت به هر کسی که رسید
چو خضر در هوس عمر و جاودان افتاد
نهادشست قضا هر خدنگ کین به کمان
نشان سینه ی من بود و بر نشان افتاد
دمید خط ز رخ دل ستان و جان آسود
زرشک غیر که عمری بلای جان افتاد
ولی ز صدمه ی خار و هجومِ زاغ ، چه باک،
مرا که فصل خزان ره به گلستان افتاد
گهی ز آتش روی تو گه ز آه (سحاب)
چه شعلههای جهانسوز در جهان افتاد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عنان او چو گرفتم دل از فغان افتاد
کنون که وقت فغان بود از زبان افتاد
هوش مصنوعی: زمانی که کنترل او را به دست گرفتم، دل من از درد و فریاد آکنده شده بود. اکنون که وقت فریاد زدن فرا رسیده، کلام از زبانم بیرون نمیآید.
ز باده روی کس اینگونه لاله گون نشود
مگر به چشم تو این چشم خونفشان افتاد
هوش مصنوعی: به خاطر نگاه تو، کسی با نوشیدن شراب اینگونه سرخ و زیبا نمیشود. فقط به دلیل آن چشمان خونفشان توست که این حال در او به وجود آمده است.
دل مراست تمنای قوت آهی
مگر به فکر مکافات آسمان افتاد
هوش مصنوعی: دل من آرزوی قدرت و نیرویی دارد، اما آیا براستی به عواقب و تاثیرات آسمانی آن فکر کردهام؟
حدیث چشمه ی نوشت به هر کسی که رسید
چو خضر در هوس عمر و جاودان افتاد
هوش مصنوعی: هر کسی که داستان چشمه جاودان را شنید، مانند خضر که در آرزوی زندگی ابدی است، به فکر زندگی دائم و بیپایان افتاد.
نهادشست قضا هر خدنگ کین به کمان
نشان سینه ی من بود و بر نشان افتاد
هوش مصنوعی: قدر و سرنوشت هر تیر کینهای که به سمت من پرتاب شد، به نشانه قلب من بود و بر روی آن نشانهای افتاد.
دمید خط ز رخ دل ستان و جان آسود
زرشک غیر که عمری بلای جان افتاد
هوش مصنوعی: چهرهای زیبا و دلربا به آرامی درخشید و جان را از غم رها کرد، چرا که غیر از آن عشق، همیشه بلای جان بود.
ولی ز صدمه ی خار و هجومِ زاغ ، چه باک،
مرا که فصل خزان ره به گلستان افتاد
هوش مصنوعی: اما از آسیب خار و حمله زاغ، برای من اهمیتی ندارد، چرا که فصل پاییز به گلستان من رسیده است.
گهی ز آتش روی تو گه ز آه (سحاب)
چه شعلههای جهانسوز در جهان افتاد
هوش مصنوعی: گاهی از زیبایی تو آتش سوزانی به وجود میآید و گاهی هم از دلسوختگی و آههای سحابی، آتشهای مهیبی در جهان شعلهور میشود.
حاشیه ها
1403/05/28 18:07
سیدمحمد جهانشاهی
ولی ز صدمه ی خار و هجومِ زاغ ، چه باک،