شمارهٔ ۱۵۸
اسیر زلف تو فارغ ز هر گزند شود
خوشا دلی که گرفتار آن کمند شود
سراغ تربتم از کس پس از هلاک مکن
ببین که شعله ی آه از کجا بلند شود
در آن دیار که دلبستگی به زلفی نیست
کسی چگونه در آن قید پای بند شود
کند نصیحت ناصح به حال من چه اثر
جز اینکه آتش من تیز تر ز پند شود
سکون در آتش عشق بتان مخواه از دل
مقیم آتش سوزنده چون سپند شود
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اسیر زلف تو فارغ ز هر گزند شود
خوشا دلی که گرفتار آن کمند شود
هوش مصنوعی: کسی که در دام زیباییهای تو گرفتار شده، از هر نوع باخت و درد و ناراحتی رهاست. خوشا به حال کسی که در این علاقه به تو اسیر شده است.
سراغ تربتم از کس پس از هلاک مکن
ببین که شعله ی آه از کجا بلند شود
هوش مصنوعی: پس از مرگ من سراغ قبری که در آن آرمیدهام، نرو. نگاه کن که چطور شعله ی حسرت و اندوه از دل من برمیخیزد و به کجا میرسد.
در آن دیار که دلبستگی به زلفی نیست
کسی چگونه در آن قید پای بند شود
هوش مصنوعی: در جایی که هیچ دلبستگی به زیباییهای ظاهری وجود ندارد، چگونه ممکن است کسی به چیزی وابسته و گرفتار شود؟
کند نصیحت ناصح به حال من چه اثر
جز اینکه آتش من تیز تر ز پند شود
هوش مصنوعی: نصیحت کردن مشاور به من چه تاثیری دارد، جز اینکه شعلهی آتش درونم بیشتر و شدیدتر میشود؟
سکون در آتش عشق بتان مخواه از دل
مقیم آتش سوزنده چون سپند شود
هوش مصنوعی: معنی این بیت به این صورت است که از دل انتظار نداشته باش که در آتش عشق معشوقان آرام بماند. آتش عشق مانند آتش سوزنده است و دل انسانی که در این آتش است، به شدت میسوزد و نمیتواند در سکون بماند.