گنجور

شمارهٔ ۱۵۵

ز آب چشم ماست کز دنبال محمل می‌رود؟
اینکه خلقی از قفایش پای در گل می‌رود
دل چو می‌رفت از قفای او وداع جان نکرد
ز آنکه می‌داند که جان هم از پی دل می‌رود
چون به بزمی بیندم اول مرا از صحبتی
می‌کند با دیگران مشغول و غافل می‌رود
مشکل از این گشته کار من که عشق نیکوان
آمد آسان در دل من لیک مشکل می‌رود
این دل سرگشته را چون نیک بینم در قفاست
هرکجا موزون‌قدی شیرین‌شمایل می‌رود
گر برفت از تیغ جورش بر زمین خونم (سحاب)
خود ز چشمم ز آرزوی تیغ قاتل می‌رود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز آب چشم ماست کز دنبال محمل می‌رود؟
اینکه خلقی از قفایش پای در گل می‌رود
هوش مصنوعی: آب چشم ما به خاطر غم و اندوهی است که از دیدن محمل و کاروانی که به راه افتاده، سرازیر می‌شود. این موضوع نشان‌دهنده آن است که برخی افراد از پشت سر کاروان، در حال پیشروی هستند و با مشکلاتی مواجه می‌شوند که به آن‌ها فشار می‌آورد.
دل چو می‌رفت از قفای او وداع جان نکرد
ز آنکه می‌داند که جان هم از پی دل می‌رود
هوش مصنوعی: دل وقتی که از او دور می‌شد، از جان خداحافظی نکرد زیرا می‌داند که جان نیز همیشه از دل پیروی می‌کند.
چون به بزمی بیندم اول مرا از صحبتی
می‌کند با دیگران مشغول و غافل می‌رود
هوش مصنوعی: وقتی در مهمانی کسی را می‌بینم، او ابتدا با دیگران صحبت می‌کند و توجهش به من نیست.
مشکل از این گشته کار من که عشق نیکوان
آمد آسان در دل من لیک مشکل می‌رود
هوش مصنوعی: کار من به خاطر عشق خوبان دشوار شده است؛ در حالی که عشق آنها به راحتی وارد قلب من شد، اما این عشق به تدریج چالش‌هایی را به همراه دارد.
این دل سرگشته را چون نیک بینم در قفاست
هرکجا موزون‌قدی شیرین‌شمایل می‌رود
هوش مصنوعی: این دل سرگشته‌ی من را که با دقت نگاه می‌کنم، در زندان خاطرات خودم گرفتار است. هر جا که دخترانی با قامت موزون و زبانی شیرین می‌آیند، دلم به آن‌ها می‌تپد.
گر برفت از تیغ جورش بر زمین خونم (سحاب)
خود ز چشمم ز آرزوی تیغ قاتل می‌رود
هوش مصنوعی: اگر بر اثر ظلم و ستم او خون من بر زمین بریزد، اشک‌هایم به خاطر آرزوی آن تیغ قاتل از چشمانم جاری می‌شود.