شمارهٔ ۱۴۵
دل بود چو دور از در خویشم به جفا کرد
کز ضعف در آن کوی به جا ماند و به جا کرد
ز آن روی خطش را نبود آفتی از پی
کاین سبزه ی تر نشو و نما ز آب بقا کرد
از بهر تسلای دل غیر مرا کشت
مقصود وی و مطلب ما هر دو روا کرد
صد تیر پی کشتنم افگند ولی من
بسمل شدم از حسرت تیری که خطا کرد
جز اینکه خموشی بودم پیشه چه چاره
چون چاره ی جور تو نه نفرین نه دعا کرد
تنها نه همین درد (سحاب) از تو نشد به
آن درد کام است که لعل تو دوا کرد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل بود چو دور از در خویشم به جفا کرد
کز ضعف در آن کوی به جا ماند و به جا کرد
هوش مصنوعی: دل من وقتی از در خودم دور شد، به سختی دچار ناتوانی شد و در آن محیط تنها ماند و نتوانست جای خود را عوض کند.
ز آن روی خطش را نبود آفتی از پی
کاین سبزه ی تر نشو و نما ز آب بقا کرد
هوش مصنوعی: از آنرو که در خط او آفتی وجود ندارد، این سبزهی تازه از آب زندگی جان گرفته و رشد کرده است.
از بهر تسلای دل غیر مرا کشت
مقصود وی و مطلب ما هر دو روا کرد
هوش مصنوعی: برای آرامش دل دیگری، خود را فدای او کردم و در این راستا، هم خواسته او برآورده شد و هم خواسته من.
صد تیر پی کشتنم افگند ولی من
بسمل شدم از حسرت تیری که خطا کرد
هوش مصنوعی: با اینکه بسیاری از تیرها به سوی من پرتاب شد و قصد کشتنم را داشتند، اما من از حسرت و افسوس بر تیر نادیدهای که به هدف نرسید، زخمی شدم.
جز اینکه خموشی بودم پیشه چه چاره
چون چاره ی جور تو نه نفرین نه دعا کرد
هوش مصنوعی: جز اینکه در برابر تو سکوت کردهام، چارهای ندارم. نه نفرین میکنم و نه دعا.
تنها نه همین درد (سحاب) از تو نشد به
آن درد کام است که لعل تو دوا کرد
هوش مصنوعی: این درد تنها به خاطر تو نیست، بلکه آن درد عمیقتری که دارم، با زیبایی و لبخند تو تسکین مییابد.